پیشینه پژوهشی کنترل های داخلی (رشته مدیریت)

تعداد بازدید
1036 بازدید
۹,۰۰۰ تومان
لطفا به این مطلب امتیاز بدهید

با سحافایل در خدمت شما هستیم با «پیشینه پژوهشی کنترل های داخلی (رشته مدیریت)» که بطور کامل و جامع به این مبحث پرداخته و نیاز شما را به هرگونه جستجوی بیشتری برطرف خواهد نمود.

فهرست محتوا

کنترل های داخلی 15

2-1-1-مقدمه 15

2-1-2- تعریف کنترلهای داخلی 16

2-1-3- انواع کنترلهای داخلی 20

2-1-4-  ابزارهای دستیابی به کنترلهای داخلی 21

2-1-4-2-  سیستم حسابداری 22

2-1-4- 3- روش های کنترلی 22

2-1-5- قابلیت‌های کنترل داخلی 23

2-1-6- مفهوم کنترل داخلی 23

2-1-6- 1- وضع سازمانی 24

2-1-6- 2- امور مالی 25

2-1-6- 3- کنترل دارائی 25

2-1-6- 4- حسابرسی داخلی 25

2-1-7- ضرورت ایجاد کنترل‌های داخلی 26

2-1-8- تفاوت کنترل‌های داخلی اداری با کنترل‌های داخلی حسابداری 27

2-1-8- 1- کنترل‌های داخلی اداری 28

2-1-8-2- کنترل داخلی حسابداری 28

2-1-9- استفاده از کنترل‌های داخلی در حسابرسی 29

2-1-10- محدودیت کنترل داخلی 29

2-1-11- اتکای حسابرسان بر کنترلهای داخلی 30

2-1-12- تقسیم بندی کنترل‌های داخلی مالی 31

2-1-12-1- کنترل پایه 31

2-1-12-2- کنترل انضباطی 31

2-1-12-2-1- کنترل‌های سرپرستی 31

2-1-12-2-2-کنترل‌های حفاظتی 31

2-1-12-2-3- تقسیم وظایف 32

2-1-13- اصول اساسی کنترل‌های داخلی 32

2-1-14- سیستم‌ کنترلهای داخلی 34

2-1-15- محدودیت‌های ذاتی کنترل داخلی 34

2-1-16- مطالعه و تشریح سیستم کنترل داخلی 35

12-1-16-1- چرخه فروش و وصول مطالبات 36

2-1-16-2- چرخه خرید 36

2-1-16-3- چرخه تولید 36

2-1-16-4- چرخه حقوق و دستمزد 36

2-1-16-5- چرخه تأمین مالی 37

2-1-17- منابع اطلاعاتی مربوط به کنترل داخلی 37

2-1-18-ارزیابی کنترلهای داخلی 38

2-1-19-اهداف كنترلهاى داخلى در بخش دولتى 38

2-1-20 – اجزاء سامانه كنترل داخلى 40

2-1-21- ويژگیهای اجزاى كنترل داخلى در بخش دولتى 41

2-1-21-1- پيرامون كنترلى 41

2-1-21-2- فعاليتهاى كنترلى 41

2-1-21-3- سامانه ارتباطات و اطلاع رسانى 41

2-1-21-4- نظارت و انواع آن 42

2-1-21-5- نظارت عملياتى 42

2-1-22- نظارت مالى43

2-1-23- كنترلهاى داخلى در سامانه رايانه اي 44

2-1-24-  آثار رايانه بر كنترلهاى داخلى

2-1-25-  اهداف كنترلهاى داخلى مالى در دستگاههاى اجرائى 45

2-1-26-كنترلهاى داخلى ادارى(عملياتى) در دستگاههاى اجرائى47

2-1-27-کنترل داخلی حقوق کارکنان   48

2-3- بخش سوم: پیشینه تحقیق 69

مقدمه

 کنترل داخلی عبارتست از وضعی در یک شرکت یا موسسه که کارها به نحوی تقسیم شود که کار هر کارمند توسط دیگری کنترل و تکمیل و طوری انجام شود که کار در هر مرحله مسئولی مشخص داشته باشد البته اجرا و تقسیم کار در چنین موسسه یا شرکت مستلزم داشتن یک سازمان صحیح است که وظایف ومسئولیت ها و اختیارات در هر اداره را طوری مشخص نماید تا بدینوسیله بتوان وظیفه ومسئولیت هرکارمند شاغل در هر اداره را معین نمود ضمناً وظایف او طوری باشد که با انجام عملیات او کار به پایان نرسد بلکه در اداره دیگر توسط فرد مشخص دیگری کار او تکمیل یا به نحوی دیگر کنترل گردد. . این روش وسیستم کار خصوصاً در مورد کارهای مالی وضعی را به وجود می آورد که یک کارمند کار را از اول تا آخر خود انجام ندهد بلکه کار او توسط کارمند دیگر ی کنترل  تکمیل وامکان سوء استفاده جز با تبانی چند نفر میسر نباشد. بنابراین برای اجرای چنین هدفی از لحاظ سیستم کار باید یک روش صحیح حسابداری درشرکت به وجود آید که کارهای مالی اعم از حسابداری مالی، حسابداری صنعتی وکنترل بودجه با روش و سیستم صحیح پایه گذاری گردیده و احتیاجات موسسه یا شرکت را برآورده نماید(همدمي خطبه سرا، 1384).

برای نیل به هدف غائی شرکت باید دستورالعمل ها و بخشنامه ها منطبق با قوانین تجاری تهیه و ملاک عمل قرار گیرد و چنانچه شرکت در وضع نسبتاً‌بزرگی  باشد وجود حسابرس داخلی هم اجرای صحیح سیستم و بخشنامه ها و دستوالعمل ها را پی گیری وکنترل و همچنین ازنظر حسابرسی خارجی که کار شرکت را رسیدگی و اظهار نظر می نماید نیز می توان با داشتن چنین وضعی از لحاظ کنترل داخلی و موجود بودن واحد حسابرسی داخلی کار را سهلتر و برای صاحبکار از لحاظ مادی مقرون به صرفه نماید بنابراین کنترل داخلی قوی در یک شرکت وضعی به وجود می آورد که:

اولاً با مقایسه با سیستم اصلی و عرف حرفة مزبور معین ومشخص می شود که کارآئی افراد و ادارات در چه سطحی است.

ثانیاً  تا چه حد می توان به گزارشات شرکت اعتماد نمود.

ثالثاً تعیین می­نماید تا چه حد بخشنامه ها و دستورالعمل ها و سیستم در ادارات توسط افراد یا مدیران اجرا      می شود.

رابعاً ‌از اختلاس جلوگیری نموده و برای حفظ دارائیهای شرکت نهایت مراقبت به عمل می آید. حسابرسان مستقل (خارجی) برای شروع به رسیدگی در شرکتها یا موسسات قبلاً وضع کنترل داخلی موجود شرکت مورد نظر را با سیستم صحیحی که آن شرکت باید داشته باشد بررسی ونسبت به رفع موارد ضعف سیستم پیشنهاد های لازم طی گزارش جداگانه ارائه واز نتیجه این بررسی چگونگی برنامه حسابرسی خود را نیز تهیه و تنظیم می­نماید البته پیشنهاد ویا سیستم صحیح کنترل داخلی در صورتی به صاحبکار داده می شود که شرکت مزبور با حسابرس قراردادی مبنی بر رفع نکات ضعف کنترل داخلی قبلاً منعقد کرده باشد. بنابراین کنترل داخلی شامل کلیه کنترلهای اعمال شده (خط مشی – رویه) که به منظور حفظ دارائیها و جلوگیری از ایجاد بدهی ها و تعهدات اضافی و همچنین حصول اطمینان از اینکه کلیه درآمدها دریافت گردیده و هزینه ها براساس کنترل صحیح انجام گرفته و از حد معقول تجاوز نکرده است می باشد.

برداشت افراد از اصطلاح کنترل داخلی متفاوت است. این امر باعث سردرگمی بازرگانان، قانون‌گذاران، تدوین‌کنندگان مقررات و دیگران را به دنبال داشته است. این برداشت‌های ناهمگون و انتظارات متفاوت، مشکلاتی را برای واحدهای اقتصادی به‌بار می‌آورد. چنانچه در قوانین، مقررات یا دستورالعمل‌ها واژه «کنترل داخلی» به‌کار مي‌رود بی آنکه تعریفی صریح و روشن از آن آورده شود آنگاه بر دامنه مشکلات افزوده می‌شود(سلطاني، 1378).

تعریف کنترلهای داخلی

کنترل داخلی فرایندی بنیادی و پویاست که خود را به‌طور مداوم با تغییرات رو در روی سازمان هماهنگ و منطبق می‌سازد( آگنووا[1]، 2007). مدیریت و کارکنان در همه سطوح مجبور و ملزم به ارتباط با این فرایند هستند تا ریسکها را شناسایی و اطمینان معقولی از دستیابی به رسالت سازمان و هدفهای کلی آن کسب کنند. پس کنترلهای داخلی مجموعه اقداماتی است که مدیران برای تامین اطمینان نسبی از اجرای صحیح امور و مطابقت آن با مقررات و سیاستهای وضع‌شده انجام می‌دهند تا کارایی و سودمندی عملیات را بالا برده و به هدفهای از قبل تعیین شده دست یابند (محمدی،1387). به‌عبارت دیگر، کنترلهای داخلی شامل طرح سازمان و تمامی رویه‌های هماهنگ پذیرفته‌شده در یک سازمان است که برای حفاظت از داراییها، رسیدگی به درستی و اتکاپذیری داده‌های حسابداری، ارتقای کارامدی عملیات و تشویق جهت پیروی از رویه‌های مدیریتی تجویز شده است (قربانی، 1386).

کنترل داخلی، یک رویداد یا وضعیت خاص نیست، بلکه مجموعه‌ای از اقدامات متوالی و فراگیر است که به همه فعالیتهای سازمان نفوذ و تسری پیدا می‌کند. این اقدامات در گستره عملیات یک سازمان و به شکلی مستمر روی می‌دهد. آنها در مسیری که مدیریت سازمان را اداره می‌کند و پیش می‌برد، به‌صورتی فراگیر و جدایی‌ناپذیر از آن وجود دارند (شعری، 1386).

کنترل داخلی باید درونی و اصلی باشد، نه بیرونی و مجزا. با درونی و نهادی کردن آن، کنترل داخلی به عنوان عاملی اصلی و جدایی‌ناپذیر از فرایند اساسی مدیریت در امور برنامه‌ریزی، اجرا و نظارت در خواهد آمد. مسئولیت یک کنترل داخلی خوب بر عهده مدیران است. مدیریت هدفها را یکپارچه می‌کند، فعالیتها و سازوکارهای کنترلی را در جای خود جایگذاری و کنترل را نظارت و ارزیابی می‌کند. بنابراین کنترل داخلی ابزاری برای مدیریت و به‌طور مستقیم مرتبط با هدفهای سازمان است. با اینکه مدیریت رکن اصلی کنترل داخلی است، اما همه کارکنان سازمان نقشهای مهمی در ایجاد واجرای آن دارند. کارکنان افرادی هستند که کنترلهای داخلی را به اجرا در می‌آورند؛ پس سیستم کنترل داخلی زمانی در بخش عمومی می‌تواند اثربخش باشد که در استقرار آن به رفتار اخلاقی و شایستگی‌های فنی کارکنان توجه شود. بنابراین دستیابی به کنترل داخلی مناسب، مستلزم وجود کارکنان متعهد و درستکار و دارای ارزشهای اخلاقی قوی است(مساواتي آذر،1374).

وجود کنترلهای درونی باعث بهبود عملکرد سازمانها و حتی باعث بهبود گزارشگری مالی می‌شود. تحقیقات نشان می‌دهد وقتی سازمانها بر روی کنترلهای درونی متمرکز شوند، بهتر نتیجه گرفته و باعث کاهش هزینه‌های کنترل داخلی در سازمانها می‌شوند؛ به این دلیل که کنترلهای درونی یک خودکنترلی در افراد سازمانها به‌وجود می‌آورد( کوکس[2]،2007).

در سال 1985 کارگروه سازمانهای حامی کمیسیون تردوی با پشتیبانی و مشارکت معروفترین محافل حرفه‌ای حسابداری امریکا شامل انجمن حسابداران رسمی امریکا،[3] انجمن حسابداری امریکا، انجمن حسابرسان داخلی، انجمن حسابداران مدیریت و انجمن مدیران مالی تاسیس شد و به همراه گروهی از مشاوران، کار پژوهشی گسترده‌ای را بر روی تعریفها و مفهوم­های کنترل داخلی آغاز کرد. حاصل کار این کارگروه پس از طی چند مرحله گزارشی بود که با نام «کنترل داخلی- چارچوب یکپارچه» در 1992 منتشر شد. طبق این گزارش معتبر که به گزارش کوزو[4]  نیز معروف است، کنترل داخلی این‌گونه تعریف شده است؛ کنترل داخلی فرایندی است که به‌منظور کسب اطمینان معقول از تحقق هدفهایی که در سه مقوله اصلی زیر دسته‌بندی می‌شوند، به‌وسیله مدیریت و سایر کارکنان برقرار می‌شود:(محمدپناه، 1386).

منابع فارسی

1-انصاری، ولی الله ( 1374). کلیات حقوق اداری ایران، نشر میزان.

2- برومند، زهرا(1382)، رفتار اخلاقي و مسئوليت اجتماعي مديران، مديريت، سال سيزدهم، شماره 77 و 78، مهر وآبان، صص 23-17.

3- بوالحمد،عبدالحمید ( 1376). حقوق اداری ایران،انتشارات توس.

4- بابا خوانی،حسن(1385). قانون استخدام کشوری، انتشارات مجد.

5- باباجانی جعفر(1381). مسئولیت پاسخگویی و کنترلهای داخلی در بخش عمومی، ماهنامه حسابدار، شماره 146.

6- حساس‌یگانه یحیی، مسعود غلام‌زاده دلداری(1386). ضرورت بازنگری در کنترل و حسابرسی داخلی سیستم بانکی.

7- حسینی عراقی سید حسین(1384). حسابرسی دولتی، انتشارات دانشکده امور اقتصادی، چاپ سوم.

8- دشتي، محمد (1379)، ترجمه نهج البلاغه:خطبه ها و نامه هاي حضرت امير (ع)، قم، انتشارات مؤسسه فرهنگي تحقيقاتي اميرالمومنين، تابستان.

9- رهنورد، فرج اله(1390)، شناسايي عوامل موثر بر فساد مالي در بين كاركنان دستگاه هاي اجرايي، پژوهشنامه مديريت اجرايي، سال دوم، شماره 1.

10- رفيع پور، فرامرز(1386)، سرطان اجتماعي فساد، تهران، انتشارات شرکت سهامي انتشار، چاپ اول.

11- رفيع پور،فرامرز (1379 )،  توسعه وتضاد.،جلد اول انتشارات شرکت سهامی.

12- زاهدي، شمس السادات(1375)،  نگرش بر فساد و آثار آن، دانش مديريت، شماره دوم، بهار. صص 245-234.

13- زارعی محسن، سعید عبدی(1389). کنترلهای داخلی و مشکلات آن در بخش دولتی، فصلنامه دانش حسابرسی، شماره 39.

14- کیانی منش،کامران(1380). کارشناس ارشد تحقیق در ارتباطات اجتماعی، تاملی بر فساد اداری، (1380).

کرباسی‌یزدی حسین(1384). استانداردهای کنترل داخلی در دولت، فصلنامه دانش حسابرسی، شماره 25.

15- سلطاني، ايرج(1378)، پيامدهاي برخاسته از تخلفات اداري در سازمان هاي صنعتي و توليدي بخش دولتي، تهران، همايش نظام اداري و توسعه، سازمان امور اداري و استخدامي کشور.

16- سراج،شهناز (1387)، کارشناس ارشدمدیریت امورفرهنگی، مفاله تفاوت تخلف اداری با مفاسد اداری

شريفي کلويي، منصور (1379)، مدلي براي شناخت و آسيب شناسي سازمان ها، مديريت و توسعه، شماره 5، تابستان، صص 19-8.

17- شلالوند، عبدالعلي(1377)، اختلاس و فساد اداري، آفت توسعه، مجلس و پژوهش، سال پنجم، شماره 25.

18- شعری صابر، کاوه آذین‌فر(1386). سیستمهای اطلاعاتی حسابداری و کنترلهای داخلی، ماهنامه حسابدار، شماره 184.

19- صابری محمد(1388). رهنمودهای اینتوسای برای استانداردهای کنترل داخلی در بخش عمومی، انتشارات دیوان محاسبات، چاپ اول.

20- عطافر، علي(1383)، شناسايي فرايندهاي فساد اداري – مالي و متغيرهاي تعيين کننده و تاثيرگذار در بروز اينگونه فسادها در سازمان هاي دولتي و ارائه راهکارهاي کاربردي جهت کاهش و اصلاح آن ها. اصفهان، سازمان مديريت و برنامه ريزي استان اصفهان، طرح پژوهشي، بهار.

21- عليپور، رضا(1386)، راهکارهاي پيشگيري از فساد مالي و اقتصادي، دانش حسابرسي، دوره جديد، سال دوم، شماره6، زمستان، صص 43-37.

22- فتح آبادي، محمدحسين(1383)، بررسي عوامل بروز فساد اداري و راهکارهاي پيشگيري و کاهش آنها، دانش حسابرسي، شماره 13

23- قائمي، علي(1366)، آسيب ها و عوارض اجتماعي(ريشه يابي، پيشگيري، درمان)، تهران، انتشارات شفق.

24- قربانی محمد(1386). ارزیابی مدیریت از کنترلهای داخلی، فصلنامه حسابدار رسمی، شماره 12، سال چهارم.

25- محمدپناه، مراد(1386)، نقش فرهنگ سازماني در پيشگيري از فساد اداري، مهارت، شماره 58.

26- مساواتي آذر، مجيد(1374)، آسيب شناسي اجتماعي ايران (جامعه شناسي انحرافات)، تبريز، انتشارات ميهن.

27- منصور،جهانگیر(1385). قوانین ومقررات مربوط به تخلفات اداری، نشر دوران.

28- همدمي خطبه سرا، ابوالفضل(1384)، فساد مالي:علل، زمينه ها و راهبردهاي مبارزه با آن، تهران، انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردي، چاپ اول. شهريور.

29- محمدی جمال(1387). اصول حسابرسی، انتشارات رسپینا، چاپ اول.

30- هاشمی، سید محمد(1375 )، حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران،جلد دوم،انتشارات دانشگاه نهران مجتمع آموزش عالی قم .

منابع انگلیسی

  • -Alatas, V. Cameron, L. (2009) “Gender, Culture, And Corrupition: Insight From an Experimental Analysis”, Southern Economic Journal , Vol. 75, No. 3, PP 663-680.
  • -Amundsen, I. (1999) “Political Corruption: An Introduction to the Issues”, Working Paper Vol. 99 No. 7, Chr. Michelsen Institute, Bergen. http://www.cmi.no/ publications/ 1999/wp/ wp1999-7. pdf. Accessed 25 Nov 2005
  • -Ades, A. & Di Tella, R. (1999), “Rents, Competition, and Corruption”, American Economic Review, Vol. 89(4), PP. 982-92.
  • – Al-Marhubi, F.A. (2000), “Corruption and Inflation”, Economics Letters, Vol. 66, pp. 199-202.
  • – Alpaslan, C. M; Green, S. E. & Mitroff, I. I., (2008), “Using a Rhetorical Framework to Predict Corruption”, EJBO Electronic Journal of Business Ethics and Organization Studies, Vol. 13, No. 2.
  • – Amundsen, I. (1999), “Political Corruption: An Introduction to the Issues”, Working Paper 99(7), Chr. Michelsen Institute, Bergen. http://www.cmi.no/ publications/1999/wp/wp1999-7.pdf. Accessed 25 Nov 2005.
  • – Bardhan, P. (1997), “Corruption and Development: A Review of the Issues”, Journal of Economic Literature, Vol. 35 No. 3, pp. 1320-46, available at: www.Jstor.org/ (accessed November 13, 2006).
  • – Brasz, H.A. (1970), “The Sociology of Corruption”, in A. J. Heidenheimer (ed.), Political Corruption: Readings in Comparative Analysis (Holt, Rinehart and Winston, New York), PP. 41–45.
  • – Faria, J.R. (2001), “Rent Seeking in Academia”, American Economist, Vol. 45, pp. 69-74..
  • – Galtung, F. (2001), “Transparency International’s Network to Curb Global Corruption”, in Caiden, G. et al. (Eds), Where Corruption Lives, Kumarian Press, New Haven, CT.
  • – Grieger, J. (2004), “Okonomisierung in Personalwirtschaft und Personalwirtschaftslehre”, Theoretische Grundlagen und praktische Bezüge. Wiesbaden.

راهنمای خرید:
  • به مبلغ فوق 1 درصد به عنوان کارمزد از طرف درگاه پرداخت افزوده خواهد شد.
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “پیشینه پژوهشی کنترل های داخلی (رشته مدیریت)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *