مبانی نظری و پیشینه پژوهشی کسب موفقیت

نوع فایل
word
حجم فایل
692 کیلوبایت
تعداد صفحه
110
تعداد بازدید
359 بازدید
۹,۹۰۰ تومان
لطفا به این مطلب امتیاز بدهید

با سحافایل در خدمت شما هستیم با «پیشینه پژوهشی و تحقیق و مبانی نظری کسب موفقیت » که بطور کامل و جامع به این مبحث پرداخته و نیاز شما را به هرگونه جستجوی بیشتری برطرف خواهد نمود.

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت
doc

 

مقدمه

در بين افراد بشر كمتر كسي را مي توان يافت كه علاقه به موفقيت و پيشرفت نداشته باشد. انگيزه كسب موفقيت سبب مي شود كه انسان شرايط دشوار و سخت زندگي و محيطي را براي كسب موفقيت تحمل كند. نيـاز به موفقيـت و پيـروزي مانند ساير نيازها ظاهراً در سالهاي نخستين عمر آموخته مي شود و اين آموزش تا اندازه زيادي متأثر از حس استقلال و عدم وابستگي است كه از سوي پدر و مادر به فرزندان آموخته مي شود (سيترز و پورتر[1]، 1372).

انگیزش پیشرفت یا همان نیاز به کسب موفقیت در ردیف انگیزه های اجتماعی قرار دارد. این انگیزه نشان دهنده میل و علاقه فرد نسبت به انجام یک کار و سامان دادن محیط کار پر ثمر، فائق آمدن بر موانع، افزایش میزان کار، رقابت در انجام کار بیشتر و بهترو پیشی جستن نسبت به دیگران است (محمدی زاده، 1377). دیوید مکللند (1961) اظهار کرده است که انگیزۀ پیشرفت عامل موثری در رشد اقتصادی می باشد. فرضیه اصلی وی این است که رابطۀ نیرومندی بین رشد اقتصادی و نیاز به  کسب موفقیت وجود دارد. منظور وی این نبود که نیاز به کسب موفقیت تنها تعیین کنندۀ رشد اقتصادی است، بلکه نمود و حضور بالای آن نقش مهمی در افزایش رشد اقتصادی بازی می کند (آنتونیت[2]، 2003).

نياز به كسب موفقيت يك انگيزه مهم در سازمانهاست، زيرا بسياري از مشاغل مديريتي و سمت هاي  كارآفرين و خطر پذير، نياز به چنين انگيزه اي براي دست يابي به موفقيت دارند. با این حال برخی از عوامل ممکن است پیشرفت و موفقیت افراد را در سازمانها و نهادها  تحت تاثیر قرار دهند که در این میان می توان به متغیرهایی چون تاب آوری و هیجان پذیری اشاره کرد که پژوهش حاضر در صدد این است که رابطه تاب آوری و هیجان پذیری را با  نیاز به کسب موفقیت روسای قطار مسافری شرکت قطارهای رجاء مورد بررسی قرار دهد.

 

1-2- بیان مسئله

یکی از مباحث مهم در بحث مربوط به مدیریت مقولۀ انگیزش و ارضای نیازهای انسان است که عامل مهم و موثری در افزایش عملکرد در محیط کاری، افزایش بهره وری و کارآیی مراکز و سازمانها می باشد. بنابراین در دنیای امروز، سازمانها و نهادها چه دولتی و خصوصی درصدد شناسایی وضعیت انگیزش کاری افراد و عوامل موثر بر آن، برای بهبود کارآیی و بهره وری هرچه بیشتر آن  می باشند. به اعتقاد مک کللند شناخت افراد بر اساس انگیزه و به کار گماردن آنها در مشاغل، به موفقیت سازمانها کمک می کند، چون در این صورت ویژگیهای کارکنان و شغل آنان با یکدیگر متناسب خواهد بود (کولینز، هنگز و لاک[3]، 2004؛ به نقل از بیک زاد، عظیمی، بهرامی و رضائی، 1390).

انگیزۀ پیشرفت یا نیاز به کسب موفقیت[4] در ردیف انگیزه های اجتماعی قرار دارد. این انگیزه نشانگر میل و علاقه فرد نسبت به انجام یک کار و سامان دادن محیط کار پر ثمر، فائق آمدن بر موانع، افزایش میزان کار، رقابت در انجام کار بیشتر و بهترو پیشی جستن نسبت به دیگران است (محمدی زاده، 1377). موراي[5] معتقد است كه شخصيت يك فرد مركب از انواع نيازهاي گوناگون، دور از هم و اغلب متضاد و در حال كشمكش هستند كه نيروي نهفته انگيزش رفتار انساني را در خود دارند و یکی از نیازهایی که وی معرفی می­کند نیاز به کسب موفقیت است (سیترز و پورتر، 1372). مورای نیاز را کوششی برای غلبه بر مشکلات و موانع می داند که موجب افزایش توانایی های مطلوب می گردد (خداپناهی، 1382). نیاز به کسب موفقیت محرکی است که فرد را وا می دارد تا حداکثر کوشش خود را در نیل به اهداف مورد نظر به عمل آورد. بنابراین نیازهای انسانی نماینده نیروی انگیزشی اولیه ای است که در پشت رفتار شخص در تشکیلات سازمانی قرار دارد (خوشروان، 1388).

به اعتقاد مك كللند[6] كساني كه احساس نياز به كسب موفقيت بالايي دارند، از اين جهت خود را از ديگران متمايز مي دانند و همواره تمايل دارند كارها را به شيوه بهتري انجام دهند. آنان هميشه در پي موفقيتها و شرايطي برمي آيند كه بتوانند مسئوليت حل مسئله را بر عهده گرفته و نتيجه عملكرد خود را به سرعت ببينند و بدين ترتيب در بارة پيشرفت و يـا عـدم پيشرفت خود قضاوت و داوري مي كنند، نكتة حائـز اهميــت ايـن كه آنان همواره مي كوشند تا از انجام كارهاي ساده يا بسيار سخت اجتناب كنند (رابينز[7]، 1380). مطابق نظر نیوبالد[8] (1998؛ به نقل از رنجبریان، موسی پور و قزل ایاق، 1384) انگیزه موفقیت در کاربرد امروزی، انجام بهتر فعایلت توسط انجام دهنده آن است، به شرطی که این فعالیت را یک فرد بهتر از فرد دیگر انجام دهد. بنابراین می توان گفت که در سازمانها انگیزه کسب موفقیت، موجب تلاش بیشتر کارکنان برای دستیابی به موفقیت شده و کارکنانی که نیاز به کسب موفقیت بالاتری داشته باشند، به شغلهای تلاش برانگیز گمارده شوند.

جنیفر و گرت (1999؛ به نقل از رنجبریان و همکاران، 1384) معتقدند که افرادی که سطوح بالاتری از نیاز به کسب موفقیت را دارند، ویژگیهایی زیر را دارند: شغلهای چالشی را دوست داشته و دنبال استاندارهای بالاتری هستند، موقعیتهایی که مسئولیت شخصی بالاتری دارد را ترجیح می دهند، داشتن اهداف صریح و روشن برایشان دارای اهمیت است و علاقمند به دریافت بازخورد از عملکردشان هستند و واینر[9] (2006) اشاره کرده است که افراد دارای انگیزه پیشرفت بالا انتظار موفقیت دارند و زمانی هم که با شکست مواجه می شوند بر تلاشهای خود می افزایند. نکته جالب اینکه شواهد حاکی از آن است که این نیاز و انگیزه را می توان از طریق آموزش افزایش داد (بودویت، بونو، و آنتونی[10]، 2001؛ هنسمارک[11]، 2003). احتمالاً ویژگیها و توانمندی های روانشناختی متعددی در نیاز به کسب موفقیت کارکنان موثر باشند که از جملۀ آنها می توان به تاب آوری و هیجان پذیری اشاره کرد.

منظور از تاب آوري[12] فرايند و يا قابليت سازگاري موفق با چالش ها و يا شرايط تهديد كننده است (اوشيو و همكاران، 2003). تاب­آوری را یک فرآیند، توانایی یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز با شرایط استرس زا و چالش زا می دانند و به بیان دیگر، آن توانمندی فرد در برقراری تعادل زیستی-روانی در شرایط دشوار است (محمدی، آقاجانی و زهتاب­ور، 1390). البته تاب آوري صرف مقاومت منفعل در برابر آسيب ها يا شرايط تهديد كننده نيست. بلكه فرد تاب آور، مشاركت كننده­ فعال و سازنده ي محيط پيراموني خود است. نوعي ترميم خود، كه با پيامدهاي مثبت هيجاني، عاطفي وشناختي همراه است (ماتسن[13]، 2001؛ راتر[14]، 1999؛ لوتار، سيچتي و بكر[15]،2000). شخص تاب آور منابع محافظتي در اختيار دارد كه مقاومت او را در برابر تهديدات، و به تبع آن بهداشت رواني بلند مدت او را بالا مي برد. بلاک (2002؛ به نقل از نریمانی و عباسی، 1388) اظهار کرده است که تاب آوری یکی از سازه­های اصلی شخصیت برای فهم انگیزش، هیجان و رفتار است. گرچه پژوهشهای مختلف رابطه این سازه روانشناختی را با متغیرهای مربوط به سلامتی همچون سلامت روانی و هیجانی (آنگ، پرگمن، تونی، بیسکونتی و والاس[16]، 2006)، رضایت از زندگی (کوهن، فریدریکسون، براون، میکلز و کونوی[17]، 2009؛ ابولقاسمی، 1390؛ خلعتبری و بهاری، 1389)، استرس (تنانت[18]، 2002) نشان داده اند، اما توجه پژوهشی چندانی در حوزه سازمانی بدان نشده است و مطالعه­ای رابطه آن را با نیاز به کسب موفقیت مورد بررسی قرار نداده است. البته برخی مطالعه حاکی از این هستند که تاب آوری با فرسودگی شغلی مرتبط بوده و افرادی که سطوح بالاتری از آن را دارند، کمتر نشانه های فرسودگی شغلی را نشان می دهند. مطالعات منزس، فرناندز، هرناندز و کونتادور[19] (2006) و شاکری­نیا و محمدپور (1389) نشان داده اند که تاب آوری رابطه منفی با فرسودگی شغلی در پرستاران دارد و توانایی پیش بینی فرسودگی شغلی را دارد. همچنین نریمانی و عباسی (1387) به این نتیجه دست یافتند که بین ابعاد فرسودگی شغلی و تاب­آوری در کارکنان زندان­ها رابطه معکوس وجود دارد و تاب آوری در پیش بینی فرسودگی شغلی آنها سهم معناداری دارد.

همچنین برخی پژوهشگران، مثل آروی، کارتر و بورکلی[20] (1991؛ به نقل از رضائیان و نائیجی، 1388) اظهار کرده اند که پژوهشهای انجام گرفته در حوزه مدیریت، حاکی از این است که هیجان پذیری، می تواند پیش بین مهمی برای پیامدهای سازمانی و عملکرد شغلی باشد. هیجان پذیری یک ویژگی فردی است که موجب نشان دادن واکنشهای مشابه عاطفی و احساسی در موقعیتهای مشابه می شود (شاو، دافی، جنکیس و گوپتا[21]، 2003) و شامل دو بعد مستقل مثبت و منفی است که افراد می توانند در هر یک از آنها در حد بالا یا پایین باشند که نوع منفی آن افراد را وادار می کند مجموعه ای از واکنشهای منفی و منفعلانه از خود نشان دهند، و نوع مثبت آن موجب می شود فرد در برابر رویدادها، تفسیر خوشبینانه­ای از خود نشان دهد (اسپکتور، زاف، چن، و فرس[22]،  2000). چنانچه راجا، سونگ[23] و آروی (2011) اشاره کرده اند هیجان پذیری پدیده پیچیده ای بوده و در حوزه مطالعات مدیریتی به شکل های متفاوتی که شامل ابراز هیجانی، تنظیم هیجانی و هوش هیجانی است، مورد بررسی قرار گرفته است، که در مطالعه حاضر نیز هیجان پذیری به عنوان توانایی تنظیم هیجانها مد نظر می باشد.

هیجان پذیری، به عنوان عاملی مهم در ارتباط با تجارب شغلی در محیط کار در نظر گرفته شده و پیش بین مناسبی از عملکرد شغلی است (بریف و ویس[24]، 2002). با چنین اهمیتی، اغلب مطالعات انجام گرفته، بر رابطه آن با سبکهای رهبری و بهره­وری (الیس، فولمر، اسپیتزمولر و جانسون[25]، 2009؛ ریگیو و ریچارد[26]، 2008) و رضایت شغلی (آروی، رونز و واتسون[27]، 1998؛ رضائیان و نائیجی، 1388) تمرکز کرده اند و گلاسو و اینارسن[28] (2008) نشان داده اند که تنظیم هیجانهای منفی و مثبت در تعاملات بین روسا و کارکنان علاوه بر تاثیر بر روابط آنها، بر رضایت شغلی نیز تاثیر می گذارد. حتی برخی مطالعات (مثل گیلکی، کاکدا و کیلتس[29]، 2010) به این نتیجه دست یافته­اند که در موقعیت رهبری، اهمیت هیجان پذیری از بهره هوشی نیز بیشتر است، اما مطابق دانش ما، تاکنون پژوهشی رابطه آن را با نیاز به کسب موفقیت مورد بررسی قرار نداده است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر این است که رابطه این تاب آوری و هیجان پذیری را با  نیاز به موفقیت روسای قطار شرکت قطارهای مسافری رجاء مورد بررسی قرار داده و هر یک از ابعاد نیاز به کسب موفقیت  را از طریق هیجان پذیری و تاب آوری پیش بینی نماید.

 

فهرست منابع

ابراهیمی، م. ا.، 1384، رابطۀ کانون کنترل، ترتیب تولد، جنسیت و طبقه اجتماعی با انگیزۀ پیشرفت در دانشجویان ایرانی دانشگاه بین المللی امام خمینی، پایان نامۀ کارشناسی ارشد، دانشگاه تبریز.

ابولقاسمی، ع،. 1390، ارتباط تاب­آوری، استرس و خودکارآمدی با رضایت از زندگی در دانش آموزان دارای پیشرفت بالا و پایین، مطالعات روانشناختی، 7 (3): 131-151.

استیپک، د.، 1385، انگیزش برای یادگیری: از نظریه تا عمل، ترجمۀ رمضان حسن زاده و همکاران، تهران: نشر دنیای پژوهش.

الواني، س.م.، 1380، مديريت عمومي، تهران، نشرني.

اورعي يزداني، ب.، 1373،  انگيزه توفيق طلبي، عامل خود كنترلي و كار آفريني. فصلنامه دانش مديريت، 26: 40-49.

باقری، م.، 1373، بررسی رابطۀ بین شیوه های فرزندپروری با انگیزۀ پیشرفت و رابطۀ متغیر اخیر با پیشرفت تحصیلی، پایان نامۀ کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید چمران اهواز.

بال، س.، 1373، انگيزش در آموزش و پرورش، ترجمه سيد علي اصغر مسدد، شيراز: انتشارات دانشگاه شيراز .

برومند، ز.، 1376، مديريت رفتار سازماني، تهران: انتشارات دانشگاه پيام نور.

بهشتی فر، م.، 1380، بررسی صفات شخصیتی و انگیزش مدیران با ارزیابی آنان از میزان موفقیت شان در سازمان­های دولتی شهر کرمان، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد کرمان.

بیک زاد، ج.، عظیمی، ف.، بهرامی، ب. و رضائی، ا.، 1390، بررسی رابطه ویژگیهای شغلی با نیاز به کسب موفقیت کارکنان، دوماهنامه دانشکده پرستاری و مامایی ارومیه، 9 (32): 139-147.

ثمری، ع، رسول زاده، ب.، 1387، بررسی متغیرهای تاثیرگذار بر افزایش انگیزه پیشرفت و کسب موفقیت در مدیران تعاونی ها، نشریه مدیریت دولتی، 1 (1): 33-50.

حاضر، م.، عابديني راد، ا.، 1375، اصول مديريت و رفتار سازماني، تهران: انتشارات مركز آموزش مديريت دولتي.

خداپناهي، م.، 1382،  انگيزش و هيجان (چاپ دوم)، تهران: انتشارات سمت.

خداپناهي، م.، 1382، انگيزش و هيجان، تهران: انتشارات سمت.

خلعتبری، ج.، بهاری، ص.، 1389، ارتباط تاب آوری و رضایت از زندگی، فصلنامه روانشناسی تربیتی، 1 (2): 83-94.

خوشروان، م.، 1388، مقایسه نیاز به کسب موفقیت کارکنان دارای کانون کنترل متفاوت بانک صادرات شعبات تبریز، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی بناب.

دوبونو، ا، 1379، تدابير موفقيت، ترجمه هادي رشيديان، تهران: نشر پيكان.

دونا،  ال.، لين، ام. ب.، 1381، هفت راز زنان موفق در مديريت، ترجمه غلامرضا صالحي معوا، تهران: انتشارات موسسه خدمات فرهنگي رسا.

رابینز، اس. پی.، 1380، رفتار سازمانی، ترجمه علی پارسیان و سید محمد اعرابی (چاپ سوم)، تهران: انتشارات دفتر پژوهشهای فرهنگی.

رضائیان، ع.، نائیجی، م. ج.، 1388، اثرات هیجان پذیری و شخصیت بر رضایت شغلی: مطالعه ای در صنعت نفت ایران، چشم انداز مدیریت، 33: 49-66.

رنجبریان، ر.، موسی پور، ن.ا.، قزل ایاق، م. 1384، رابطه عزت نفس و نیاز به کسب موفقیت کارکنان سازمانهای دولتی، فصلنامه مطالعات مدیریت بهبود و تحول، 48: 85-102.

ریو، ج.، م. 1384، انگیزش و هیجان، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران: نشر ویرایش.

زمینی، س.، 1387، اثربخشی راهبردهای برنامه ریزی عصبی-کلامی بر انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تبریز.

ساعتچي، م.، 1379، روانشناسي كاربردي براي مديران در خانه، مدرسه و سازمان (چاپ سوم)، تهران: نشر ويرايش.

سولو، ر.ا.، 1371، روان شناسي شناختي، ترجمه فرهاد ماهر، تهران: انتشارات رشد.

سیاسی، ع، ا.، 1370، نظریه شخصیت یا مکاتب روانشناسی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.

سیاسی، ع. ا.، 1376، نظریه های شخصیت، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.

سيترز، ر.، پورتر، ل. 1372،  انگيزش و رفتار در كار (جلد اول)، ترجمه سيد امين الله علوي، تهران: انتشارات مركز آموزش مديريت دولتي.

سيد جوادين، س.ر.، امير كبيري، ع.، 1380، مروري جامع بر نظريه هاي مديريت و سازمان، تهران: نشر نگاه دانش.

شاکری­نیا، ا.، محمدپور، م.، 1389، رابطه استرس شغلی و تاب آوری با فرسودگی شغلی در پرستاران، مجله بهبود، 14 (2): 161-169.

شفیع زاده، ح.، شجاعی، ج.، 1387، کارآفرینان و نیاز به کسب موفقیت، مجله تدبیر، 196: 37-34.

شولتز، د.، 1377، روان شناسی شخصیت، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران: انتشارات ویرایش.

شولتز، د.، شولتز، اس.آ.، 1383، نظریه­های شخصیت، ترجمه سید یحیی سیدمحمدی (چاپ چهارم). تهران: نشر ویرایش.

عزیزی، ع.، میرزایی، آ.، جمال، ش.، 1389، بررسی رابطه تحمل آشفتگی و تنظیم هیجانی با میزان وابستگی دانشجویان به سیگار، مجله پزشکی حکیم، 13 (1): 18-11.

عسکری، ا.، 1384، نظریه مک کللند دربارۀ انگیزش، ماهنامه تدبیر، سال شانزدهم، 158: 87-92.

غفوری، م.، 1376، بررسی رابطه بین انگیزش پیشرفت، منبع کنترل، خلاقیت و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان سال سوم نظام جدید شهر تبریز، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تبریز.

كيهان نيا، ا، 1379، راز موفقيت در بازار كار، تهران: انتشارات مادر.

گلاور، ج.، 1385، روانشناسی شناختی برای معلمان. ترجمۀ محمدنقی خرازی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.

محمــد باقــر، ع،. 1379، ساختاري براي حفظ موفقيت، تهران، مجله موفقيت، شماره23: 59.

محمدي زاده، ر.، 1378، بررسي رابطه بين انگيزه پيشرفت و عملكرد دبيران دبيرستانهاي بم، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرمان.

محمدی، ا.، آقاجانی، م.، زهتاب­ور، غ.­، 1390، رابطه اعتیاد، تاب­آوری و مولفه های هیجانی، مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، 17 (2): 136-142.

محمدی، م.، 1384، بررسی عوامل موثر بر تاب آوری در افراد در معرض خطر سوء مصرف مواد، پایان نامه دکتری، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.

محمدی، مسعود؛ جزایری، علیرضا؛ رفیعی، امیرحسن؛ جوکار، بهرام؛ پورشهباز، عباس (1385). بررسی عوامل تاب آور در افراد در معرض خطر سوء مصرف مواد. پژوهشهای نوین روانشناختی (روانشناسی دانشگاه تبریز): 224-203.

گريفين، م.، 1379، مديريت رفتار سازماني، ترجمه سید مهدي الواني و غلامرضا معمارزاده، تهران: انتشارات مرواريد.

نايلي، م.ع.، 1373، انگيزش در سازمانها (چاپ اول)، اهواز: انتشارات دانشگاه شهيد چمران.

نریمانی، م، عباسی، م، 1388، بررسی رابطه بین سرسختی روانشناختی و خودتابآوری با فرسودگی شغلی، مجله فراسوی مدیریت، 2 (8): 75-92.

هرسي، ب.، كنت، ب.، 1379، مديريت رفتار سازماني: كاربرد منابع انساني، ترجمه علي علاقه­بند. تهران: انتشارات امير كبير.

Accordino, D., Accordino, M., Slaney, R., 2000, An investigation perfectionism, mental health, achievement and achievement motivation in adolescents, Psychology in the Schools, 37 (6), 535-545.

Alam, B., & Mia, L., 2006, Need for Achievement, Style of Budgeting and Managerial Performance in a Non Government Organization (NGO): Evidence from an Oriental Culture, International Journal of Business Research, 5, 35-43.

Alderman, M., 1999, Motivation for achievement: Possibilities for teaching and learning, New Jercy, Lawrence Erlbaum Associate Inc.

Antonites, A.J., 2003, an action learning approach to entrepreneurial activity, innovation and opportunity finding. Doctoral dissertation submitted in the fulfillment of the requirement for the Faculty of Economy and Management Scinces, University of Pretoria.

Arvey, R. D., Renz, G. L., & Watson, T. W., 1998, Emotionality and job performance: Implications for personnel selection, Research in Human Resource Management, 16, 103–147.

Baer, R. A., Smith, G. T., Hopkins, J., Krietemeyer, J., & Toney, L., 2006, Using self-report assessment methods to explore facets of mindfulness, Assessment, 13, 27–45.

Bishop, S., Lau, M., Shapiro, S., Carleson, L., Anderson, N., Carmody, J., et al., 2004, Mindfulness: A proposed operational definition, Clinical Psychology: Science and Practice, 11(3), 230-241.

Blackledge, J. T., & Hayes, S. C., 2001, Emotion regulation in Acceptance and Commitment Therapy, Psychotherapy in Practice, 57, 243–255.

Bowdith, J.L., and Anthony, B.F., 2001, A primer on organizational behavior, Printed in the United States of America, fifth Edition.

Brief, A. P., & Weiss, H. M., 2002, Organizational behavior: Affect in the workplace, Annual Review of Psychology, 53, 279–307.

Butler, E. A., Egloff, B., Wilhelm, F. H., Smith, N. C., Erickson, E. A., & Gross, J. J., 2003, The social consequences of expressive suppression. Emotion, 3, 48-67.

Cohn, M A., Fredrickson, B L., Brown, S L., Mikels, J A., & Conway, A M., 2009, Happiness Unpacked: Positive Emotions Increase Life Satisfaction by Building Resilience, Emotion, 9(3), 361-368.

Cole, P. N., Martin, S. E., & Dennis, T. A., 2004, Emotion regulation as a scientific construct: Methodological challenges and directions for child development research, Child Development, 75, 317-333.

Conner, K. M., & Davidson, J. R. T., 2003, Development of a new resilience scale: The Conner-Davidson Resilience Scale (CD-RISC), Depression and Anxiety, 18, 76-82.

Coutinho, J., Ribeiro, E., Ferreirinha, R., Dias, P., 2010, The Portuguese version of the Difficulties in Emotion Regulation Scale and its relationship with psychopathological symptoms. Revista de Psiquatria Clinica, 37(4):145-51

Croyle, K., Waltz, J., 2002, Emotional awareness and couples relationship satisfaction, Journal of Marital and Family Therapy, 28 (4), 435-444.

Eisenberg, N., & Spinrad, T. L., 2004, Emotion-related regulation: Sharpening the definition, Child Development, 75, 334-339.

Eisenberg, N., Fabes, R., A., Gutherie, I., K., Reiser, M., 2000, Dispositional emotionality and regulation: Their role in predicting quality of social functioning. Journal of Personality and Social Psychology, 78 (1), 136-157.

Erisman, S., & Roemer, L., 2010, A preliminary Investigation of the effects of experimentally induced mindfulness on emotion responding to film clips, Emotion, 10 (1), 72-82.

Fruzzetti, A. E., & Fruzzetti, A. R., 2003, Partners with borderline personality disorder: Dialectical behavior therapy with couples. In D. K. Snyder & M. A. Whisman (Eds.), Treating difficult couples: Managing emotional, behavioral, and health problems in couple therapy, New York, Guilford Press.

Fruzzetti, A. E., & Iverson, K. M., 2004a, Couples dialectical behavior therapy: An approach to both individual and relational distress, Couples Research and Therapy, 10, 8-13.

Fruzzetti, A. E., & Iverson, K. M., 2004b, Mindfulness, acceptance, validation, and “individual” psychopathology in couples. In S. C. Hayes, V. M. Follette, & M. M. Linehan (Eds.), Mindfulness and acceptance: Expanding the cognitive behavioral tradition, New York, Guilford Press.

Fruzzetti, A. E., & Iverson, K. M., 2006, Integrating with couples and families to treat emotion dysregulation and psychopathology, In In Snyder, D. K., Hughes, J., & Simpson, J. A. (Eds.), Emotion regulation in couples and families, pathway to dysfunction and health, Washington DC, American Psychological Association.

Fruzzetti, A. E., Shenk, C., Mosco, E., & Lowry, K., 2003, Emotion regulation. In W. T. O’Donohue, J. E. Fisher, & S. C. Hayes (Eds.), Cognitive behavior therapy: Applying empirically supported techniques in your practice, New York, Wiley pub.

Gilkey, R., Caceda, R., & Kilts, C., 2010, When emotional reasoning triumphs over IQ, Harvard Business Review, 88(9), 27.

Glasø, L., & Einarsen, S., 2008, Emotional regulation in leader–follower relationships. European Journal of Work and Organizational Psychology, 17, 482–500.

Gratz, K. L., & Roemer, L., 2004, Multidimensional assessment of emotion regulation and dysregulation: Development, factor structure, and initial validation of the Difficulties in Emotion Regulation Scale, Journal of Psychopathology and Behavioral Assessment, 26, 41–54.

Gross, J. J., 1998, The emerging field of emotion regulation: An integrative review, Review of General Psychology, 2, 271-299.

Gross, J. J., 1999, Emotion regulation: Past, present, future, Cognition & Emotion, 13, 551-573.

Gross, J. J., 2001, Emotion regulation in adulthood: Timing is everything, Current Directions in Psychological Science, 10, 214-219.

Gross, J. J., 2002, Emotion regulation: Affective, cognitive, and social consequences, Psychophysiology, 39, 281-291.

Gross, J. J., & John, O. P., 2002, Wise emotion regulation. In L. Feldman Barrett & P. Salovey (Eds.), The wisdom of feelings: Psychological processes in emotional intelligence, New York, Guilford Press.

Gross, J. J., & John, O. P., 2003, Individual differences in two emotion regulation processes: Implications for affect, relationships, and well-being, Journal of Personality and Social Psychology, 85, 348-362.

Gross, J. J., Carstensen, L. L., Pasupathi, M., Tsai, J., Gottestam, K., & Hsu, A. Y. C., 1997,  Emotion and aging: Experience, expression, and control, Psychology and Aging, 12, 590-599.

Gross, J., Richard, J. M., & John, O., 2006, Emotion regulation in everyday life. In Snyder, D. K., Hughes, J., & Simpson, J. A. (Eds.), Emotion regulation in couples and families: pathway to dysfunction and health, Washington DC, American Psychological Association.

Hayes, A. M., & Feldman, G., 2004, Clarifying the construct of mindfulness in the context of emotion regulation and the process of change in therapy, Clinical Psychology: Science and Practice, 11(3), 255-262.

Hensmark, O.C., 2003, need for achievement, locus of control and the prediction of business start-ups: a longitudinal study, Journal of Economic Psychology, 24, 301-319.

Herrington, R.L., 2008, Testing emotion dysregulation as moderator in an interpersonal process model of intimacy in couples, Dissertation submitted to the office of graduate studies of Texas A&M University in partial fulfillment of the requirements for the degree of Doctor of Philosophy.

Hill, CL., Updegraff, J.A., 2012, Mindfulness and its relationship to emotional regulation, Emotion, 12 (1), 81-90.

Huitt, W., 2001, Motivation and educational psychology interaction, Journal of personality psychology, 32,  412-437.

Ilies, R., Fulmer, I. S., Spitzmuller, M., & Johnson, M. D., 2009, Personality and citizenship behavior: The mediating role of job satisfaction, The Journal of Applied Psychology, 94, 945–959.

John, O. P., & Gross, J. J., 2004, Healthy and unhealthy emotion regulation: Personality processes, individual differences, and lifespan development, Journal of Personality, 72, 301-1334.

Keltner, D., Kring, A., M., 1998, Emotion, social function, and psychopathology, Review of General Psychology, 2 (3), 320-342.

Kleich, N. R., & Feldman, D. C., 1992, The role of approval and need for achievements in feedback seeking behavior, Journal of Managerial Issues, 4(4), 554-570.

Luthar, S. S., Cicchetti, D., & Becker, B., 2000, The construct of resilience: A critical evaluation and guidelines for future work, Child Development, 71, 543-562.

Masten, A.S., 2001, Ordinary magic: Resilience processes in development, American Psychology, 56, 227-238.

Menezes L, Fernández C, Hernández RC, Contador C., 2006, Resilience and the burnout-engagement model in formal caregiver of the elderly, psycho theme, 18(4), 791-6.

Mennin, D. S., Heimberg, R. G., Turk, C. L., & Fresco, D. M., 2002, Applying an emotion regulation framework to integrative approaches to generalized anxiety disorder, Clinical Psychology: Science and Practice, 9, 85–90.

New bold .R.F., 1998, Need for Achievement, Saved form URL = http://www. trentu.Ca/ahb2/ahb–2-4e html–26k.

Ong, D, Bergeman, C, S, Toni, L, Bisconti & Wallace, A., 2006, Psychological Resilience, Positive Emotions, and Successful Adaptation to Stress in Later Life, Journal of Personality and Social Psychology, 91(4) ,730-749.

Raja, R., Song, Z., Arvey, R., 2011, Emotionality and leadership: taking stock of the past decade of research, The Leadership Quarterly, 22, 1107-1119.

Rebeccu, R., 1996, Needs Assessment: A creative and practical Guide for social Scientists, Washington D.C, Taylor & Francis.

Richards, J. M., & Gross, J. J., 2000, Emotion regulation and memory: The cognitive Costs of keeping one’s cool, Journal of Personality and Social Psychology, 79, 410-424.

Riggio, R. E., & Reichard, R. J., 2008, The emotional and social intelligences of effective leadership: An emotional and social skill approach, Journal of Managerial Psychology, 23, 169–185.

Roemer, L., Lee, K. J., Salters-Pedneaults, K., Erisman, S. M., Orsillo, S. M., & Mennin, D. S., 2009, Mindfulness and Emotion Regulation Difficulties in Generalized Anxiety Disorder: Preliminary Evidence for Independent and Overlapping Contributions, Behavior Therapy, 40, 142–154.

Rutter, M., 1999, Resilience concepts and findings: Implications for family therapy, Journal of Family Therapy, 21, 119-144.

Ryan, K., D., Gottman, J., M., Murray, J., D., Carrère, S., & Swanson, C., 2000, Theoretical and mathematical modeling of marriage. In Lewis, M., D., & Granic, I. (Eds.), Emotion, Development, and Self-Organization. Cambridge, UK, Cambridge University Press.

Shaw, J.D., Duffy, M.K., Jenkis, G.D., & Gupta, N., 2003, “Positive and Negative Affect, Signal Sensitivity and Pay Satisfaction, Journal of Management, 25, 189–197.

Simpson, J. A., & Hughes, J. N., Snyder, D. K., 2006, Cross-disciplinary approaches to emotion regulation, In Snyder, D. K., Hughes, J., & Simpson, J. A. (Eds.), Emotion regulation in couples and families: pathway to dysfunction and health, Washington DC, American Psychological Association.

Snyder, D. K., & Whisman, M. A., 2004, Treating distressed couples with coexisting mental and physical disorders: Directions for clinical training and practice, journal of Marital and Family Therapy, 30, 1-12.

Snyder, D. K., Hughes, J., & Simpson, J. A., 2006, Family emotion regulation processes: Implications for research and interview, In Snyder, D. K., Hughes, J., & Simpson, J. A. (Eds.), Emotion regulation in couples and families: pathway to dysfunction and health, Washington DC: American Psychological Association.

Spector, P. E., Zapf, D., Chen, P. Y., and Frese, M., 2000, “Don’t Throw Out the Baby with the Bath Water: The Role of Negative Affectivity in Reports of Job Stressors and Strains, Journal of Organizational Behavior, 21, 79–95.

Tennant, C., 2002, Life events, stress and depression, Austral Zealand Journal of Psychiatry, 36(2), 173-82.

Thompson, R. A., & Calkins, S. D., 1996, The double-edged sword: Emotional regulation for children at risk. Development and Psychopathology, 8: 163–182.

Tucker–Ladd, C., 2002, Theories about the need for Achievement, A psychological self-help.

Valiente, C., & Eisenberg, N., 2006, Parenting and children’s adjustment: the role of children’s emotion regulation, In Snyder, D. K., Hughes, J., & Simpson, J. A. (Eds.), Emotion regulation in couples and families: pathway to dysfunction and health, Washington DC: American Psychological Association.

Valiente, C., Eisenberg, N., Smith, C. L., Reiser, M., Fabes, R. A., Losoya, S., et al., 2003, The relations of effortful control and reactive control to children’s externalizing problems: A longitudinal assessment, Journal of Personality, 71, 1171- 1196.

Wainer, B., 1990, history of motivational research in education, Journal of educational psychology, 82(4), 622-676.

Waller, M. A., 2001, Resilience in the context: Evolution of the child. American Journal of Orthopsychiatry, 71: 290-297.

Weiner, Y., 1992, Commitment in organization: A normative view, Academy of Management Review, 7, 418-428.

Wiener, B., 2006, An attribution theory of Achievement motivation and emotion, Psychological review, 92 (4), 548-573

Wupperman, P., Neumann, C. S., & Axelrod, S. R., 2008, Do deficits in mindfulness underlie borderline personality features and core difficulties?, Journal of Personality Disorders, 22, 466–482.

راهنمای خرید:
  • به مبلغ فوق 1 درصد به عنوان کارمزد از طرف درگاه پرداخت افزوده خواهد شد.
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مبانی نظری و پیشینه پژوهشی کسب موفقیت”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *