مبانی نظری و پیشینه پژوهشی اجرای مجازات در ملأعام

با سحافایل در خدمت شما هستیم با «پیشینه پژوهشی و تحقیق و مبانی نظری  اجرای مجازات در ملأعام» که بطور کامل و جامع به این مبحث پرداخته و نیاز شما را به هرگونه جستجوی بیشتری برطرف خواهد نمود.

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

مقدمه

حق حیات، حق آزادی، حق برخورداری از امنیت، حق مالکیت و ده‌ها حقوق دیگر از زمره حقوقی است کهبرقرارینظمدراجتماعمنوطبهرعایتاین حقوقاست.‌بدونشککیفر،یکیازعناصراساسیجهتتضمیناحترامبهاینحقوقمی‌باشد.‌بدونوجودکیفرنصوصقانونیبهیکسریمقررات ناظر به رعایت آداب اجتماعی تبدیل‌خواهدشدودراینصورتمخالفتوتخطیازآنکاریسادهخواهدبود.‌برایناساس‌ مجازات در اسلامنیز برایراهیابیبهمصلحت‌هایاجتماعی،مخاطب‌سازیدرونانسان‌،فراخوانیبهپالایشوکمالآنوسر‌انجامبرانگیختنآنهابرایاطاعتازامر پروردگار مورد توجه قرارگرفته است.‌لذاازدیدگاهاسلامجرمافزونبراخلال درآرایشونظماجتماعبرایحقیقتوجودآدمینیزآسیب‌زاومخرباست‌. آیهشریفه 7 سورهاسرانیزمویدوگواههمینمدعاست، چراکهبازگشتبدیوجرمرابهجان‌هایآدمیانپیوندمی‌زند، اگر نیکی کنید به خود نیکی کرده­اید و اگر بدی کنید به خود بدی کرده اید‌.با این نگاه‌، اسلام نه تنها باز ستاندن حق قربانی جرم یا دفاع از ایمنی و آسودگی جامعه بلکه اصلاح آسیب رخ داده در وجود فرد بزهکار را نیز مدنظر قرار داده است.

در هر جامعه بدون شک عدالت واقعی بر پایه دو عامل بزرگ: قاضی، قانونگذار شکل می­گیرد و گسترش می­یابد. بدیهی است چنانچه هریک از این دو مورد، روشها و شیوه­های خود را با تحولات زمان و مکان تطبیق ندهد و به عمق وقایع توجه ننماید و حوادث را به صورت سطحی بررسی کند، نه تنها در جامعه هیچگاه عدالت برقرار نمی­شود بلکه ظلم و جور سراسر آنرا فرا می­گیرد و اعمال ضداجتماعی و رفتارهای نا بهنجار رو به افزایش می­نهد.در جامعه­ای که فرد احساس کند که قاضی، قانون و قانونگذار در برابر او احساس مسولیت می­کنند، به خواسته­های او توجه می­نمایند، به مشکلاتش می­اندیشند، در کشف واقعیت کوشش به عمل می­آورند، به داوری سطحی نمی­پردازند و بالاخره در راه نابود کردن ناراحتی­هایش با اقدامات ضروری و مختلف دست می­زنند، بزرگترین حس احترام به قاضی، اطاعت از مقررات و قوانین، رعایت نظم و انضباط و مصالح اجتماع و میل شدید به معاضدت و همکاری در نهادش پدید می­آید و در حد کمال توسعه می­یابد.

علی ­آبادی می­نویسد: “نبوغ و عظمت یک قاضی وقتی هویدا می­گردد که بهترین راه­حل را برای تامین دفاع اجتماعی و عدالت به کار ببرد، زیرا مقررات اجتماعی هرکشوری وابسته به طرز قضاوت اشخاصی است که مشعل عدالت آن کشور را در دست دارند. بنیان حیات کشورها وقتی سست و لرزان می­گردد که دستگاه داد و عدل آنها به شایستگی انجام وظیفه نکند، در این صورت وخامت و تباهی جان فرسا این کشورها را فرا می­گیرد و به پرتگاه نیستی سوق می­­دهد”( علی­آبادی، 1353: 69).

برای آنکه قاضی به معنای واقعی بتواند به داوری بپردازد و مرتکب بی­عدالتی نگردد، قانون باید عاری از هرگونه نقض و عیب باشد. بدیهی است که حفظ موازین اخلاقی و مصالح اجتماعی و صیانت نظم و تامین آسایش یک اجتماع و ممانعت از اغتشاش و پریشانی و نابودی ناهنجاری­ها و زشتی­ها، همیشه وابستگی به قدرت قانون دارد. یعنی هراندازه در جامعه­ای، قانون با توانایی بیشتری حکومت نماید، محققاً آرامش و آسایش بیشتری در آن جامعه وجود دارد و روابط بین افراد صمیمانه­تر و احترام به مراتب کامل­تر است.

واکنش­های اجتماعی در برابر ارتکاب جرم به صورت دفاعی و یا کفاره گناهان بروز می­گردد. در طی قرون متمادی، فکر انتقام از بدکاران، برای تامین امنیت عمومی، محور اصلی اصول کیفری هر جامعه­ای بوده است. به طور استثناء، هدف سرخ­پوستان آمریکایی در کیفر جنایتکاران، اصلاح و بازگشت آنها به زندگی شرافتمندانه بوده است و به همین جهت کیفر جنایات در نزد آنها غیر از خندیدن و مسخره کردن تجاوز نمی­کرد و بزهکاران آنچنان شرمنده می­شدند که چاره­ای جز ترک اجتماع نداشتند.(کی­نیا، 1370: 1184)

کیفرهای شدید که در رژیم قدیم برای ارعاب و اخافه عمومی متداول بوده و اغلب از آن سوءاستفاده می­گردید مورد انتقاد شدید فیلسوفان سده­های هیجدهم و نوزدهم قرار گرفت. منتسکیو^[2]درباره قاطعیت مجازات و امتیاز آن نسبت به شدت مجازات در روح­القوانین چنین می­نویسد: “مردم را از ر اههای افراطی نباید هدایت نمود بلکه باید در کاربرد وسایلی که طبیعت برای راهنمایی آنان در اختیار ما گذاشته است میانه­روی و اعتدال را پیش کشید”.(کی­نیا، 1370: 1191)

در دولت­های معتدل، میهن­دوستی و خجالت و ترس از سرزنش عواملی هستند که مانع از وقوع جنایت می­شوند و بزرگترین مجازات یک عمل همین خواهد بود که وقوع آن به ثبوت برسد و مرتکب را شرمسار کند، بنابراین قوانین با سهولت مرتکبین را تنبیه می­کند و احتیاج زیادی به قدرت نیست؛ در این قبیل دولت­ها، قانونگذاران خوب، کمتر می­کوشند جرایم را کیفر دهند بلکه بیشتر سعی می­کنند از وقوع جرایم جلوگیری کنند و به مردم اخلاق خوب تعلیم دهند نه اینکه به آنها شکنجه دهند و به سختی و شدت مجازات بیفزایند(کی­نیا، 1370: 1199)

یکی از معایب قوانین جزایی، کهنگی آنهاست که به هیچ وجه با جنبش­های سریع جامعه و تحرک­های چشمگیری که بوجود می­آید مطابقت ندارد، در حالی که اجتماع با سرعتی زیاد به پیش گام بر می­دارد، قوانین کهنه که مبین اندیشه­ها و سنتها و رسوم مردود گذشتگان می­باشد و یا روح تعصب و افراط­گرایی در آنها مشهود است، از حرکت و جنبش آن ممانعت به عمل می­آورد و در راه ترقی و تعالی آن، سد ایجاد می­کند. البته تا حدودی این امر اجتناب ناپذیر است، زیرا تحول و پویایی یکی از پارامترهای پدیده اجتماعی و در بحث ما مجرمانه می­باشد و به ناگاه هر قانونی بعد از مدتی خصیصه کهنگی و عدم پویایی به خود خواهد گرفت.

از سوی دیگر، عیب چنین قوانینی آن است که به جای سازندگی، روح ­انتقام­جوئی در آنها وجود دارد، لذا از اعمال نابهنجار یک بزهکار که در گذشته صورت گرفته است، برای ساختن آینده او استفاده نمی­شود بلکه این رفتارهای ضداجتماعی گذشته او دلیل و منطق قاطعی برای نابودی سراسر زندگی حال و آینده او می­باشد. یعنی این قوانین بجای شناخت دلایل و انگیزه کردارهای ناشایست بزهکار و آگاهی از علت عدم احترام به موازین اجتماعی، جز به مقابله به مثل، آنهم گاهی به صورتی شدیدتر نمی­پردازد.

بدون شک دستورهای اسلام هیچ گاه خالی از مصلحت نبوده و رعایت مصلحت نیز صرفا به خاطر سعادت و کمال انسان است؛ تا در این راستا، بشر از ارزش و کرامت خود برخوردار شده و از آن غافل نگردد، و گوهر عقل نیز که در وجود او نهاده شده برای تامین همین هدف بوده است. بنابراین، اگر انسان نسبت به این گوهر گرانبها غافل گردد و خشم و غضب خود را عاقلانه به کار نبندد و مرتکب جنایاتی شود، در واقع کرامت انسانی و ارزش بشری خود را از دست داده و به موازات این اعمال، کرامت همنوعان خود را نیز نادیده گرفته است. از این رو اسلام برای بازگرداندن و حفظ کرامت انسان مجرم، راههای زیادی را تدارک دیده تا بزهکار در پرتو آن، سعادت و کرامت خود را بازیابد.

با بررسی در متون اسلامی بدست می آید که دیدگاه اسلام دست کم در برخی از جرایم مربوط به حق الله، قبل از ثبوت قطعی، نسبت به فرد مجرم و گناهکار، دیدگاهی تساهل آمیز و همراه با نادیده انگاشتن جرم می باشد ^[3]در این قسمت شواهد فراوانی وجود دارد که ذکر آنها از حوصله این مقدمه خارج است و تنها به ذکر این مطلب بسنده می شود که هدف اسلام از مجازات، تربیت و سازندگی انسان مجرم می باشد. به همین جهت راه توبه را برای او باز کرده و آن را موجب سقوط مجازات قرار داده است.^[4] چنان که در جرمهای سنگین مانند زنا، لواط و غیره محمل­هایی را برای ثابت نشدن گناه مقرر کرده که موارد آن بر اهل دانش پوشیده نیست، و این همه، برای آن است که انسان مجرم اگر چه مرتکب جنایت شده ولی زمینه تربیت در او از بین نرفته و می­توان وی را به سرشت اولیه­اش بازگرداند.

فهرست منابع

الف: کتاب­ها

1. آذرتاش، آذرنوش (1389). فرهنگ معاصر عربی- فارسی، تهران، نشر نی، چاپ دوازدهم
2. آشوری، محمد ( 1388). آیین دادرسی کیفری، تهران: انتشارات سمت، چاپ اول، جلد 1.
3. آنسل، مارک (1375). دفاع اجتماعی، ترجمه: محمد آشوری و علی حسین نجفی ابرندآبادی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم.
4. احمدی، اشرف (1346). قانون و دادگستری در شاهنشاهی ایران، تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و هنر.
5. اردبیلی، محمدعلی (1380). حقوق جزای عمومی، تهران: نشر میزان، چاپ سوم، جلد 2.
6. استفانی، گاستون، لواسور، ژرژ، بولوک، برنار (1377). حقوق جزای عمومی، ترجمه حسن دادبان، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبائی، چاپ اول، جلد یک.
7. امین، سید حسن (1382). تاریخ حقوق ایران، تهران: انتشارات دایره­المعارف ایران­شناسی.
8. بابایی، محمدعلی ( 1390). جرم­شناسی بالینی، تهران: نشر میزان، چاپ اول.
9. باهري، محمد (1380). نگرشي بر حقوق جزاي عمومي، مقارنه و تطبیق رضا شکری، تهران: انتشارات مجد، تهران، چاپ اول.
10. برنارد، توماس و جفری، اسپینس (1380). جرم­شناسی نظری، تهران: ترجمه علی شجاعی، نشر نیلی، چاپ اول.
11. بریث ناچ، سیموس ( 1387). جرم و مجازات از نظرگاه امیل دورکیم، ترجمه: محمدجعفر ساعد، انتشارات خرسندی، چاپ اول.
12. بکاریا، سزار (1368). رساله جرایم و مجازات­ها، ترجمه محمدعلی اردبیلی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول.
13. بندر ریگی، محمد (1362). فرهنگ جدید عربی- فارسی، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ سوم.
14. بولک، برنار (1385). کیفرشناسی، ترجمه علی حسین نجفی، تهران: انتشارات مجد، چاپ سوم.
15. پرادل، ژان (1393). تاریخ اندیشه­های کیفری، ترجمه علی­حسین نجفی ابرندآبادی، تهران: انتشارات سمت، چاپ هشتم.
16. استونزل، ژان( 1357). روانشناسی اجتماعی، ترجمه علی­محمد کاردان، دانشگاه تهران.
17. پیرنیا، حسین (1388). تاریخ ایران باستان، تهران: انتشارات نگاه، جلد اول، چاپ پنجم.
18. تاج زمان، دانش( 1351). کیفرشناسی یا علم زندان­ها، تهران، انتشارات دانشگاه پلیس.
19. جُر، خلیل ( 1387). فرهنگ لاروس، تهران، ترجمه سید حمید طبیبیان، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ هفدهم، جلد2.
20. جعفری لنگرودی، محمدجعفر (1363). دایره المعارف علوم اسلامی قضایی، تهران: کتابخانه گنج دانش، جلد 2.
21. جعفری لنگرودی، محمدجعفر (1363). مبسوط در ترمینولوژی حقوق ، تهران: نشر کتابخانه گنج دانش، جلد 4.
22. حجتی­کرمانی، علی (1369). سیر قضاوت در ادوار مختلف تاریخ، تهران: انتشارات مشعل دانشجو، چاپ اهل بیت.
23. حیدرقلی خان قزلباش (بی­تا). انجیل برنابا، تهران: انتشارات المعی
24. دانش، تاج زمان (1351). کیفرشناسی و حقوق زندانیان، تهران: چاپخانه­ی زندان قصر.
25. دهخدا، علی اکبر (1373). لغتنامه، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، جلد 4.
26. دورانت، ویل (1368). ترجمه سهیل آذری، تهران: انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، جلد 9.
27. راوندی، مرتضی (1368). سیر قانون و دادگستری در ایران، تهران: نشر چشمه، زمستان، چاپ اول.
28. روت، میچل (1385). تاریخ عدالت کیفری، ترجمه ساناز الستی، نشر یلدا، چاپ اول، جلد 1.
29. روسو، ژان ژآک (1352). قرارداد اجتماعی، ترجمه: منوچهر کیا، تهران: انتشارات گنجیه،چاپ دوم.
30. زیدان، جرجی (1336). تاریخ تمدن اسلام، ترجمه علی جواهر کلام، انتشارات پیروز، چاپ دوم، جلد 1.
31. سزار، بکاریا (1368). جرائم و مجازات­ها، ترجمه محمدعلی اردبیلی، تهران: نشر دانشگاهی شهید بهشتی.
32. سياح، احمد (1375)، فرهنگ دانشگاهي 2 ( فارسي ، عربي ).  انتشارات اسلام ، تهران: جلد 2.
33. شامبياتي، هوشنگ (1382). حقوق جزاي عمومي، انتشارات مجد، تهران: چاپ یازدهم، جلد 2.
34. شیروانی، علی (1389). ترجمه و تبیین شرح اللمعه، قم، انتشارات دارالعلم، چاپ نهم، جلد 13.
35. صانعی، پرویز (1353). حقوق و اجتماع(در رابطه با عوامل اجتماعی و روانی)، تهران: چاپخانه دانشگاه تهران، چاپ دوم، جلد1.
36. صانعی، پرویز (1372). حقوق جزای عمومی، تهران: انتشارات کتابخانه­ی گنج دانش، چاپ پنجم، جلد 1و 2.
37. صانعی، یوسف (1384). استفتائات قضائی، تهران: نشر میزان، چاپ دوم، جلد 1.
38. صلاحی، جاوید ( 1352). کیفرشناسی، تهران: انتشارات آرش.
39. الطوسی، محمدبن الحسن ( 1362). النهایه فی مجرد الفقه و الفتاوی، ترجمه سیدمحمد باقر سبزواری، تهران: انتشارات تهران.
40. علی ­آبادی، عبدالحسین (1353). حقوق جنائی، تهران:چاپ رودکی، چاپ اول، جلد 5.
41. عمید، حسن (1364). فرهنگ فارسی، تهران: موسسه­ی انتشارت امیرکبیر، چاپ ششم.
42. عوده، عبدالقادر ( 1373). حقوق جنائی اسلام براساس مذاهب پنجگانه، ترجمه اکبر غفوری، انتشارات بنیاد پژوهش آستان قدس، جلد 1.
43. فرخ، جهانگیر ( 1350). روان­شناسی مرضی و نشانه­شناسی بیمار­های روانی، مشهد: چاپخانه دانشگاه مشهد، جلد1.
44. فوکو، میشل (1378). مراقبت وتنبیه، ترجمه­ی نیکو سرخوش و افشین جهاندیده، تهران: نشر نی، چاپ دوم.
45. قیاسی، جلال الدین (1380). مطالعه­ی تطبیقی حقوق جزای عمومی، قم: نشر پژوهشکده حوزه و دانشگاه، جلد 1.
46. کاتوزیان، ناصر ( 1386). مبانی حقوق عمومی، تهران: نشر میزان، چاپ سوم.
47. کانت، امانوئل، (1380). فلسفه حقوق، ترجمه منوچهر صانعی درّه بیدی، تهران: انتشارات نقش و نگار، چاپ اول، جلد 1.
48. کرمی، محمدباقر(1380).مقدمه­ای بر نظام کیفری ایران باستان، تهران: انتشارات خط سوم، چاپ اول.
49. کلینی، ابی جعفر محمدبن یعقوب بن اسحاق(1377). اصول کافی، ترجمه­ی حاج سید جواد مصطفوی، تهران: انتشارات گل­گشت، چاپ دوم، جلد 4.
50. کی­نیا، مهدی (1370). مبانی جرم­شناسی، تهران: موسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، جلد 1.
51. گارو، رنه (1344). مطالعات نظری و عملی در حقوق جزا، ترجمه­ی سید ضیاء­الدین نقابت، تهران: انتشارات ابن سینا، چاپ اول، جلد 2.
52. گراماتیکا، فیلیپو (1351). دفاع اجتماعی، ترجمه: هادی جلوه، تهران: چاپخانه بانک بازرگانی ایران.
53. گسن، ريموند (1370). مقدمه­اي بر جرم شناسي، ترجمه: مهدي كي­نيا، تهران: نشر مترجم، جلد 1.
54. گلدوزیان، ایرج (1373). حقوق جزای عمومی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم.
55. گلدوزيان، ايرج (1384). بايسته­هاي حقوق جزاي عمومي، نشر ميزان، تهران: چاپ دهم.
56. مارتینژ، رنه (1385). تاریخ حقوق کیفری در اروپا، ترجمه محمدرضا گودرزی بروجردی، تهران: نشر مجد، چاپ سوم.
57. مارکویست، جین (1333). جنایت.چه می­دانم، ، ترجمه مصطفی بی­آزار، تهران: چاپ پیروز.
58. محسنی، مرتضی (1375). دوره­ی حقوق جزای عمومیکلیات حقوق جزا، تهران: انتشارات کتابخانه گنج، چاپ دوم، جلد 1.
59. مدنی، عارفه ( 1374). اجرای احکام جزائی، تهران: انتشارات مجد، چاپ اول.
60. مرعشی، سید محمدحسن ( 1379). دیدگاه­های نو در حقوق کیفری اسلام، تهران: نشر میزان، چاپ اول، جلد 2.
61. مظلومان، رضا (1352). حقوق جزا و جرمشناسی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم.
62. مظلومان، رضا (1353). جرمشناسی (کلیات)، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، جلد 2.
63. معتمد، محمدعلی (1351). حقوق جزای عمومی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، جلد 1.
64. معین، محمد (1353). فرهنگ فارسی، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ پنجم، جلد 4.
65. ملک اسمعیلی، عزیزالله (1355). حقوق جزای عمومی، تهران: موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
66. ملویله، گینور، مورگان، کیت، نوریس، کارت ( 1389). نظریه­های جرم، ترجمه حمیدرضا ملک محمدی، تهران: نشر میزان، چاپ اول.
67. منتسکیو، شارل دو (1362). روح­القوانین، ترجمه علی اکبر مهتدی، تهران: موسسه انتشارات امیر کبیر، چاپ هشتم.
68. مهرپور، حسین (1374). دیدگاه­های جدید در مسائل حقوقی، تهران: انتشارات روزنامه اطلاعات، چاپ دوم.
69. مهرپور، حسین (1378). حقوق بشر و راهکارهای اجرایی آن، تهران: انتشارات اطلاعات، چاپ اول.
70. مکارم شیرازی، ناصر (1373). تفسیر نمونه، تهران، نشر دارالکتب الاسلامیه، چاپ سیزدهم، جلد 14.
71. الموسوی الخمینی، السید روح الله (1425). تحریر الوسیله، انتشارات موسسه النشر الاسلامی، چاپ دهم.
72. میچل، روت ( 1389). تاریخ عدالت کیفری، ترجمه ساناز الستی، تهران: نشر میزان، چاپ اول، جلد1.
73. میرزایی، نجفعلی ( 1388). فرهنگ اصطلاحات معاصر، تهران: انتشارات فرهنگ معاصر، چاپ اول.
74. میرمحمدصادقی، حسین (1377). حقوق جزای­بین­الملل، تهران: نشر میزان، چاپ اول.
75. معاونت آموزش قوه قضاییه(1382)، مجموعه آرای فقهی در امور کیفری، انتشارات مرکز تحقیقات فقهی قوه قضاییه، چاپ دوم، جلد2.
76. نجفی ابرندآبادی، علی حسین، هاشم­بیگی، حمید (1390). دانشنامه جرم­شناسی، تهران: انتشارات گنج دانش.
77. نجفی ابرندآبادی، علی­حسین، بادامچی، حسین ( 1383). تاریخ حقوق کیفری بین النهرین، تهران، انتشارات سمت، چاپ اول.
78. نجفی­توانا، علی ( 1390). جرم­شناسی، تهران: نشر آموزش و سنجش، چاپ پنجم.
79. نفیسی، علی اکبر (بی­تا). فرهنگ نفیسی، تهران: جلد 4.
80. نوربها، رضا (1375). زمینه حقوق جزای عمومی، تهران: کانون وکلای دادگستری، چاپ دوم.
81. نوروزی­فیروز، رحمت­الله (1390). حقوق جزای عمومی “مجازات”، تهران: نشر میزان، چاپ اول.
82. هاشمی، سیدمحمد ( 1390). حقوق اساسی و ساختارهای سیاسی، تهران: نشر میزان، چاپ اول.
83. واحدی نوایی، آوا (1380). نظام جزایی ایران در عصر ساسانیان، تهران: نشر میزان، چاپ اول.
84. ویلیام، گلن و هنری، مرتن (1380). کتاب مقدس عهد عتیق و عهد جدید، ترجمه: فاضل­خان همدانی، تهران: انتشارات اساطیر.
85. ویلیامز، فرانک، مک شین، ماری لین دی (1386). نظریه­های جرم­شناسی،تهران: نشر میزان، چاپ دوم.
86. یان، ماش و مورگان، کیت ( 1389). نظریه­های جرم، ترجمه: حمیدرضا ملک محمدی، تهران: نشر میزان، چاپ اول.

ب: مقاله­ها

1. آشوری، محمد (1376). مجموعه مقالات عدالت کیفری، تهران، گنج دانش، چاپ اول، ص 89 تا 121.
2. آشوری، محمد (1377، 78). جزوه­ی تحولات کیفری عصر صفویه، دانشگاه تهران: مجتمع آموزش عالی قم.
3. ابوالحسینی، رحیم (1380). اجرای علنی مجازات­ها از دیدگاه حقوق اسلام، مجله رواق اندیشه، شماره6، ص45 تا58.
4. خسروشاهی، قدرت­الله (1379). فلسفه مجازات از دیدگاه اسلام، مجله بصیرت، سال نهم، ش 21-22، ص 45 تا 63.
5. روحانی مقدم، محمد(1384)پژوهشی پیرامون اجرای علنی حدود و تعزیرات، مجله پژوهش­های فقه و حقوق اسلامی، شماره3، ص 83 تا 98.
6. سیداصفهانی، حسام­الدین، (1380). اجرای مجازات در علن و آثار آن از نظر فقهی، مجله نمایه، 118، ص 8 تا 11.
7. شمس­الدین مجرد، ناصر (1346). کشتن بدون رنج دادن یا رنج بدون کشتن، مهنامه­ی قضایی، سال دوم، شماره­ی 21، ص 67 تا 76.
8. طلیعه، منوچهر(1348).تحول مجازات اعدام در انگلیس، مجله­ی حقوق مردم، سال پنجم، شماره­ی 18، ص 36 تا 39.
9. عبدالله، ناصرعلی، المعجم البسیط، انتشارات دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1380، چاپ دوم، ص331.
10. کاتینگهام، جان(1384). فلسفه مجازات، ترجمه ابراهیم باطنی و محسن برهانی، مجله فقه و حقوق، شماره4، ص 147 تا 170.
11. کاوادینو، دیگنان(1384)، توجیه یا دلیل­آوری برای مجازات، ترجمه علی صفاری مجله تحقیقات حقوقی، شماره 42، 287 تا 324.
12. محقق داماد، مصطفی(1381). چشم اندازی بر حدود و اجرای علنی مجازات، سال اول، مجله الهیات و حقوق، شماره 2، ص 9 تا 26.
13. مرعشی، سید محمد حسن(1381). اجرای علنی مجازات­ها، مجله الهیات و حقوق، سال دوم، شماره6، ص 5 تا10.
14. مظلومان، رضا (1349). آیا مجرم گناهکار است؟، مجله­ی دانشکده­ی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، شماره­ی 3­، ص 134 تا 159.
15. میرزایی، امین(1380). اجرای حدود در ملأعام از منظر روانشناسی، روزنامه اطلاعات.5/6/1380.
16. نجفی ابرندآبادی، علی حسین ( 1381 و 82). امنیت خصوصی، مجموعه تقریرات، دانشگاه علوم اسلامی.
17. نجفی ابرندآبادی، علی حسین (1387). مختصر جرم­شناسی، مجموعه تقریرات، گرداوری مجتبی جعفری.
18. نوبهار، رحیم (1379). اهداف مجازات­ها در جرایم جنسی مستوجب حد در حقوق کیفری اسلام، مجله نامه مفید، شماره­ی23، ص 133 تا 162.
19. نیازی، غلامحسین (1380). بهینه سازی اجرای اشکار حدود الهی و پذیرش فراگیر مردمی، مجله امنیت، سال پنجم، شماره­های 4 و 23.
20. همایونی، صادق (1342). کیفر اعدام، ماهنامه حقوق امروز، سال اول، شماره­ی 6، ص 38 تا 42.

ج: پایان­نامه­ها

1. احمدآبادی یوسف (1386). سیاست جنائی ایران در خصوص اعمال مجازات در ملأعام، پایان­نامه کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرمشناسی، دانشگاه قم.
2. جوان، فاطمه (1387). تبیین فقهی- حقوقی و جرم­شناسی کیفر تشهیر، پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم­شناسی، دانشگاه تهران پردیس قم.
3. لعل عليزاده ، محسن (1381).بررسي مباني و آثار اجراي علني كيفر ، پايان نامه كارشناسي ارشد ، دانشگاه تهران ، مجتمع آموزش عالي قم.
4. محمدی، شهرام (1389)، جرم­انگاری رفتارهای مخل دادرسی عادلانه: مبانی و مصادیق، رساله دکتری، تهران، دانشگاه شهید بهشتی.

دوم: منابع عربی

1. الاسدی، حسن بن یوسف المطهر(1410). ارشاد اذهان، قم، موسسه النشر الاسلامی، الطبعه الاولی، جلد 2.
2. الاسدی، حسن بن یوسف بن المطهر،(1418). مختلف الشیعه، مرکز النشر التابع المکتب الاعلام السلامی، الطبعه الاولی، جلد 9.
3. الجبلی العاملی، زین الدین بن علی(1419ه). مسالک الافهام فی شرح شرایع الاسلام، قم موسسه النشر الاسلامی، چاپ سوم.
4. الجبلی العاملی، زین­الدین بن علی (1425). الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، بیروت، دارالعلم الاسلامی، جلد 14.
5. حرالعاملی، محمد بن الحسنل(1416). وسایل الشیعه، قم، موسسه دارالاحیاءالتراث، الطیعه الثالثه، جلد 28.
6. الحلی، ابوالقاسم نجم الدین جعفر بن الحسن(1403). شرائع الاسلام، بیروت، داراالاضواء، الطبعه الثانیه، جلد 3.
7. الحلی، ابوالقاسم نجم الدین جعفر بن الحسن(1405). المختصر النافع، بیروت، دارالاضراء، الطبعه الثانیه.
8. الحلی، محمدبن منصور بن احمد بن ادریس (1411). السرائر، قم، موسسه النشر الاسلامی، الطبعه الثانیه،جلد 3.
9. الرحبلی، وهیه (1405). الفقه الاسلامی، دمشق، دارالفکر، الطبعه الثانیه، جلد6.
10. سید رضی (400هجری). نهج البلاغه، ترجمه علامه جعفری، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ پنجم.
11. سید مرتضی(بی­تا)، العربیه الی اصول الشعریه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، جلد1و2.
12. السیوری، جمال الدین مقداد بن عبدالله( بی تا). کنزالعرفان، تهران: المکتبة المرتضویه، جلد2.
13. الطباطبایی، السیّد علی (1412). ریاض المسائل، ، بیروت، دارالهادی، چاپ اوّل، جلد 9.
14. طبرسی، حاج میرزا حسین نوری(1047). مسترک الوسائل، قم، موسسه آل البیت لاحیاء التراث الطبعه الاولب، جلد 18.
15. الطبسی، الشیخ نجم الدین (1370). موارد السجن فی النصوص و الفتاوی، تهران، نشرمکتب الاعلام الاسلامی، ، چاپ اول.
16. الطرابلسی، عبدالعزیز بن البراج (1406). المهذب، قم، موسسه النشر الاسلامی، جلد 2.
17. الطلعیی، شیخ نجم الدین، (1416). النفعی و التغریب فی مصادر التشریع الاسلامی، مجمع الفکر الاسلامی، قم،چاپ اول.
18. الطوسی، ابی جعفر محمدبن الحسن بن علی، (1425). الخلاف، قم، موسسه النشر الاسلامی، جلد 5.
19. الطوسی، محمدبن الحسن بن علی (1351). المبسوط فی الفقه الامامیه، تهران، المکنبه المرتضویه لاحیاء آثار الجعفریه، جلد 8.
20. الطوسی، محمدبن الحسن بن علی (1400). النهایه، دارالکتاب العربی، الطبعه الثانیه.
21. الطوسی، محمدبن الحسن بن علی (1416). الخلاف، قم، موسسه النشر الاسلامی، الطبعه الاولی، جلد 5.
22. الطوسی، محمدبن علی ابن حمزه (1408). الوسیله، قم، مکتبه آیه الله العظمی المرعشی النجفی، الطبعه الاولی.
23. عبدالحمید، محمد محی الدین و السبکی (بی­تا). المختار من صحاح اللغۀ، بیروت، دارالسرور.
24. عبدالسلام، عبدالعزیزبن (بی­تا). قواعد الاحکام، بیروت، دارالمعرفه، جلد1.
25. عبدالله، ناصرعلی (1380). المعجم البسیط، انتشارات دانشگاه علوم اسلامی رضوی، مشهد، چاپ دوم.
26. العکبری البغدادی، محمدبی محمدبن نعمان (1410). المقنعه، قم، النشر الاسلامی، الطیعه الثانیه.
27. الغراء، حسن بن مسعود بن محمدبن (1418). التهذیب فی فقه الامام الشافعی، بیروت، دارالکتب العلمیه، الطبعه الاولی، جلد7.
28. الغزالی، محمدبن محمد (1322). المستصفی، بیروت، دار صادر، الطبعه الاولی، جلد1.
29. قاضی، ابی یوسف یعقوب بن ابراهیم(بی­تا)، الخراج، بیروت، نشر دارالمعارفه.
30. القهوجی، عبدالقادر (1988). قانون العقوبات اللبنانی، بیروت، منشورات الحقوقیه، چاپ سوم، جلد 2.
31. القهوجی، علی عبدالقادر(1985). علم الاجرام و علم العقاب، انتشارات الدار الجامعیه.
32. الکاسانی، ابوبکر بن مسعود (1409). بدائع الصنایع، پاکستان، المکتبه الحبیبیه، الطبعه الاولی، جلد7.
33. محمد الصبحی نجم (1998). المدخل الی علم الاجرام و علم العقاب،عمان، اردن، مکتبه درالثافه، الطیه الاولی.
34. المقدسی، عبدالله بن قدامه (1418). الکافی فی الامام احمد بن حنبل، بیروت، دارالکتب العمیه، الطبعه الاولی.
35. الموسوی الخوئی، سیدابوالقاسم (1422). مبانی تکمله المنهاج، بیروت، انتشارات دارالزهراء، جلد1.
36. النجفی، محمدحسن(1408). جواهر الکلام فى شرح شرائع الاسلام، ترجمه على دباغ، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامي.
37. الیوسفی، حسن بن ابی طالب (بی­تا). کشف الرموز، قم ، موسسه النشر الاسلامی، الطیعه الاولی ، جلد2.

سوم: سایت­های اینترنتی

1. http//isna/main/newsview.aspx?id.news-(926120).
2. http://forum.hammihan.com/thread5830…l#post3502870.
3. https://greenpeopleiran.wordpress.com/2011/03/26.
4. ir/maghalat-hoghoghe/hoghogh-jaza/1019–.html.
5. http//isna/news/aspx.
6. khabaronline.ir/detail/288175/weblog/news.
7. rahesabz.net/story/81733
8. salamatnews.com.
9. http://www.asemanweekly.com
10. http://www.baharnews.ir.
11. khabaronline.ir/detail/288175/weblog/news.
12. http://www.cgie.org.ir/fa/news/10005