مبانی نظری و پیشینه پژوهشی آثار صلح

با سحافایل در خدمت شما هستیم با «پیشینه پژوهشی و تحقیق و مبانی نظری آثار صلح » که بطور کامل و جامع به این مبحث پرداخته و نیاز شما را به هرگونه جستجوی بیشتری برطرف خواهد نمود.

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

مقدمه

صلح در لغت به معناي توافق و تسالم است. از نظر تاريخي بايد به يك نكته اشاره كرد و آن اين كه دامنه عقد صلح از يكا‌يك عقود معين و حتي از همه آنها وسيع‌تر است و به همين دليل به آن لقب «سيدالعقود» يا «سيدالا‌حكام» داده‌اند. وسعت زايد بر حد معمول اين عقد، پيدا كردن يك تعريف قابل قبول را براي آن دشوار كرده است، به ‌گونه‌اي كه در سراسر متون فقهي يك تعريف جامع براي آن ديده نمي‌شود. در قانون مدني نيز در هيچ جاي 1335 ماده قانوني آن، تعريف مشخصي از صلح ارائه نشده است. اين امر سبب گشته تا ضمن مجهول ماندن حدود متعارف صلح، ريشه‌هاي تنومندي در جاي‌جاي بن‌بست‌هاي فقهي دوانده شود و عقدي به نام صلح در نظام حقوقي اسلا‌م خود را با وسعت نظر مطرح كند. برخي فقها صلح را عنوان عامي‌براي قراردادهاي بي‌نام مي‌دانند و مثالي كه ارائه مي‌كنند اباحه معوضه است كه در آن شخصي مال خود را به موجب قراردادي در اختيار طرف قرارداد مي‌گذارد و او را مجاز در هر قسم تصرف و انتفاع از آن مال مي‌كند؛ جز انتقال مال به شخص ثالث و اتلا‌ف آن و در عوض اين اباحه منافع، طرف او هم مالي از اموال خود را به وي تمليك مي‌كند. درواقع موضوع اين قرارداد اباحه منافع به ملك است؛ يعني يك طرف با حفظ مالكيت خود، منافع آن را به طرف مقابل اباحه مي‌كند و وي نيز در عوض اين اباحه، مالي را به او تمليك مي‌نمايد. نام اين «توافق» را اباحه معوضه يا اباحه به عوض نهاده‌و گفته‌اند كه چون اين قرارداد عرفاً عنوان يكي از عقود معين را دارد، مشمول عنوان صلح مي‌باشد(لنگرودی،1370،ص136). شيوه نگرش‌نسبت به چنين عقد رهگشايي در ادوار مختلف فقهي يكسان نبوده و گهگاه عقايد متناقضي در همين رابطه از سوي فقها منعكس شده است. به‌عنوان مثال در «جامع‌الشتات» آمده است: «مي‌توان گفت كه لفظ صلح ظاهر است در حقوق سابقه نه در انشاي حق جديد؛ مثل اين كه ديني بر ذمه كسي بوده و مُقر به آن باشد و نزاعي هم نباشد، نه اين كه شخصي بخواهد مال خود را به فرزندش يا به مرد صالحي به عنوان صلح منتقل كند. »(قمی،1413ج3). صلح در ابتدا تنها در مورد رفع اختلا‌فات به كار مي‌‌رفت؛ اما به‌تدريج ماهيت خود را تغيير داد و مانند معامله‌اي مستقل در رديف عقود معين ديگر درآمد و توانست مانند شروط ضمن عقد در مقام معاملا‌ت مختلف براي رفع احتياج‌هاي اجتماعي به كار رود. شرط بدوي «تعهد خارج از عقود معين» چنان‌كه از كتب فقهاي متقدم معلوم مي‌شود، الزام‌آور نبوده است و در سير تاريخي، بعضي از فقها تمايل پيدا كرده‌‌اند كه آن را تا حدودي الزام‌آور بدانند. از زير سطور تأليفات برخي فقهاي متأخر چنين استنباط مي‌شود كه اين فكر نزد آنان تقويت پيدا نموده و به استناد قاعده «المؤمنون عند شروطهم» در بسياري از موارد تعهدات بدوي را لا‌زم‌الا‌تباع دانسته‌اند؛ بدون آن كه به اين امر تصريح كنند. موضوع استقلا‌ل يا عدم استقلا‌ل صلح، مباحث فرعي فراواني را در فقه وسيع اسلا‌مي‌موجب شده است. در ماده 752 قانون مدني آمده است: «صلح ممكن است يا در مورد رفع تنازع موجود و يا جلوگيري از تنازع احتمالي در مورد معامله و غير آن واقع شود. » از متن صريح اين ماده چنين برمي‌آيد كه مقنن ضمن استمداد از زبان احتمالا‌ت (ممكن است) قلمرو احصاشده‌اي را براي صلح تعيين نكرده و با دامنه گسترده‌اي كه در اين امر لحاظ كرده، درواقع كوشيده است تا باب صلح را در مسائل مختلف كه به نوعي با نزاع طرفين هم‌مشرب هستند، همواره مطرح سازد. يكي از معدود تعاريفي كه تا حد بسياري در ايضاح مفهوم صلح قابل قبول مي‌نمايد، تعريفي است كه در «تحرير‌الوسيله» آمده است: «. . . و آن عبارت است از رضايت طرفين و سازش بر چيزي از قبيل تمليك عين يا منفعت يا ساقط نمودن دين يا حق و غير اينها. ». در انتهاي ماده 752 قانون مدني، بستر جاري شدن صلح در دو مورد عنوان شده است؛ نخست، معامله و دوم، غيرمعامله. در مورد اول كه كاربرد فراواني از صلح در آن به چشم مي‌خورد، به دليل وضوح استعمال، نكته قابل ذكري وجود نخواهد داشت؛ اما درخصوص مورد دوم بايد اندكي محتاط بود. به عنوان نمونه، در طلا‌ق رجعي گاهي زن علا‌قه دارد كه شوهر در ايام عده از حق رجوع خود استفاده نكند تا عده سپري شود و زن از تعهدات زناشويي به‌كلي آزاد گردد. به اين منظور زوجه بعد از طلا‌ق به مرد پيشنهاد مي‌كند كه در مقابل اسقاط مهر و نفقه، او نيز حق رجوع خود را ساقط كند. صلح در زمينه بسياري از حقوق همچون حق قصاص (قابل مصالحه و سازش با ديه) و حق رجوع (قابل مصالحه با مهر و نفقه) مجراي استعمال دارد؛ اما بايد دقت نمود در حقوقي كه مختلط با حق‌الله است، چنين مصالحه‌اي صرفاً از ناحيه حق‌الناس جايز بوده و اشاعه آن به مدخل حق‌اللهي‌اش قابل اغماض نخواهد بود. عقد صلح داراي دو طرف مصالح و متصالح است. مصالح كسي است كه مالي را به ديگري واگذار مي‌كند و متصالح شخصي است كه آن را قبول مي‌‌نمايد. عقد صلح در زمره يكي از تعهدات است و طرفين معامله بايد برابر ماده 190 قانون مدني اهليت داشته باشند. ازاين‌روست كه در ماده 753 قانون مدني آمده است: «براي صحت صلح، طرفين بايد اهليت معامله و تصرف در مورد صلح را داشته باشند. » در حقوق كشورهايي كه صلح تنها به منظور رفع تنازع و همراه با گذشت‌هاي متقابل به كار مي‌رود، گفته مي‌شود كه طرفين بايد اهليت لا‌زم براي انجام معامله معوض را داشته باشند؛ اما در حقوق ايران كه ممكن است صلح در مقام رفع تنازع يا معامله معوض و رايگان به كار رود، اهليت لا‌زم براي انعقاد صلح هميشه يكسان نيست. آن چه نگارنده را ترغیب نمود تا نوشته حاضر را به رشته تحریر در آورد، از یکسو دامنه گسترده این عقد آرام است و از طرف دیگر ماهیت پیچیده و ویژگی‏های فراوان آن است که تا کنون به این نحو بیان نشده است. بنابراین، در این رساله تلاش خواهیم کرد، درفصل اول مفهوم، ماهیت وخصوصیات عقد صلح مورد بررسی قرار گیرد و در مبحث دوم به قدر بضاعت مبانی و اقسام عقد صلح بیان شود و در فصل آخر نیز شرایط،آثار و موارد انحلال عقد صلح بررسی گردد.

فهرست منابع

الف: منابع فارسی

1. احمدی، محمد حسین. 1377. آیین دادرسی مدنی، چاپ سوم، تهران: انتشارات اطلس.
2. آذرگشسب، فیروز. 1360. کاتها یا سروده های آسمانی زرتشت، تهران: موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران
3. امامی، حسن. 1372. حقوق مدنی، جلد دوم، چاپ نهم، تهران: انتشارات اسلامیه
4. بروجردی، محمد. 1380. حقوق مدنی، چاپ اول، تهران: انتشارات مجد.
5. جمالی زاده،احمد. 1380. بررسی فقهی عقد بیمه، قم: انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم
6. جعفری لنگرودی،محمد جعفر. 1368. ترمینولوژی حقوق، چاپ دوم، تهران: کتابخانه گنج دانش.
7. جعفری لنگرودی،محمد جعفر. 1370. حقوق مدنی (رهن و صلح) ، چاپ دوم، تهران: انتشارات گنج دانش
8. جعفری لنگرودی،محمد جعفر. 1370. مکتبهای حقوقی در حقوق اسلام، تهران: انتشارات گنج دانش
9. حائری شاه باغ، علی. 1382. شرح قانون مدنی، چاپ دوم، تهران: انتشارات گنج دانش
10. دهخدا،علی اکبر. 1372. لغت نامه دهخدا، جلد اول، تهران: انتشارات دانشگاه تهران
11. ستوده تهرانی، حسن. 1375. حقوق تجارت، جلد چهارم، چاپ اول، تهران: نشر دادگستر.
12. شایگان، علی. 1375. حقوق مدنی، چاپ اول، تهران: انتشارات طه.
13. شمس، عبدالله. 1382. آیین دادرسی مدنی، جلد دوم، چاپ سوم، تهران: نشر میزان
14. شهیدی،مهدی. 1377. سقوط تعهدات، چاپ چهارم، تهران: انتشارات حقوقدانان
15. شهیدی،مهدی. 1378. مجموعه مقالات حقوقی، چاپ دوم، تهران: انتشارات حقوقدانان.
16. شهیدی،مهدی. 1382. حقوق مدنی (عقود معین) ، چاپ اول، تهران: انتشارات مجد.
17. صدر زاده افشار، محسن. 1370. ادله اثبات دعوی در حقوق ایران، چاپ دوم، تهران: مرکز نشر دانشگاهی
18. عدل، مصطفی. 1354. حقوق مدنی، چاپ اول، تهران: انتشارات امیر کبیر.
19. عرفانی، محمود. 1373. حقوق تجارت، جلد سوم، چاپ چهارم، تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی.
20. عمید، حسن. 1363. فرهنگ عمید، جلد دوم، تهران: انتشارات امیر کبیر.
21. کاتوزیان، ناصر. 1368. اعتبار امر قضاوت شده در دعاوی مدنی، چاپ سوم، تهران: کانون وکلای دادگستری مرکز
22. کاتوزیان،ناصر. 1370. حقوق مدنی (ایقاع) ، نظریه عمومی ایقاع معین، چاپ اول، تهران: انتشارات یلدا.
23. کاتوزیان،ناصر. 1371. حقوق مدنی (دوره مقدماتی اعمال حقوقی) ، چاپ دوم، تهران: انتشارات شرکت انتشار.
24. کاتوزیان،ناصر. 1371. حقوق مدنی (حقوق خانواده) ، جلد اول، چاپ سوم، تهران: انتشارات شرکت انتشار.
25. کاتوزیان،ناصر. 1373. حقوق مدنی، مشارکتها، صلح، چاپ سوم، تهران: انتشارات گنج دانش.
26. کاتوزیان،ناصر. 1374. حقوق مدنی، معاملات معوض (تکمیلی) ، چاپ ششم، تهران: شرکت انتشار با همکاری بهمن برنا.
27. کاتوزیان،ناصر. 1376. حقوق مدنی (قواعد عمومی قراردادها) ، جلد اول، چاپ دوم، تهران: شرکت انتشار با همکاری بهمن برنا
28. کاتوزیان، ناصر. 1377. حقوق مدنی در نظم کنونی، تهران: نشر دادگستر
29. گرجی زاده،الیاس. 1378. مقالات حقوقی، جلد اول، تهران: انتشارات و چاپ دانشگاه تهران
30. نفیسی، علی اکبر. 1343. فرهنگ نفیسی، جلد دوم، تهران: کتابفروشی خیام.

مقالات و جزوات

1. امامی، مسعود. 1382. مقاله صلح ابتدایی، شماره 34، مجله فقه اهل بیت (فارسی)
2. اکبریان، ح. 1383. مقاله اصل اولی در گفتار و رفتار معصوم، شماره32
3. احمدزاده بزار، حسن علی. 1379. مقاله مالکیت موقت (زمانی) ، نامه مفید شماره 24.
4. شهیدی، مهدی. 1368. جزوه درس حقوق مدنی6. دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی تهران
5. محمد حسینی طرقی، مرتضی. 1382. مقاله گوناگون بودن عقد صلح در قانون مدنی، شماره 42، نشریه حقوق«کانون»
6. محقق داماد، مصطفی. 1373. مقاله تعهد به نفع شخص ثالث از نظر شیخ انصاری. شماره 16 و 17.

ب: منابع عربی

آیات قرآنی:

1.«وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ کامِلَيْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضاعَةَ وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لا تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَها لا تُضَارَّ والِدَةٌ بِوَلَدِها وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَ عَلَى الْوارِثِ مِثْلُ ذلِکَ فَإِنْ أَرادا فِصالاً عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما»(آیه233 سوره بقره،قرآن کریم)

2. « فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَريضَةً وَ لا جُناحَ عَلَيْکُمْ فيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَريضَةِ»(آیه24 سوره نساء،قرآ« کریم)
3. « وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْکِحْنَ أَزْواجَهُنَّ إِذا تَراضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ»(آیه232 سوره بقره،قرآن کریم)
4. « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْكُمْ وَلا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا»(آیه 29 سوره نساء،قرآن کریم)
5. « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ » ( مائده، آیه 1. )
6. «إِلاَّ أَنْ تَکُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ » (نساء، آیه 29)
7. «وَ إِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِن بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلاَ جُنَاْحَ عَلَیْهِمَا أَن یُصْلِحَا بَیْنَهُمَا صُلْحًا وَ الصُّلْحُ خَیْرٌ» (انبیاء،آیه۱۲۸)
8. «یا اَیهَا الَّذِینَ اَمَنوُاْ ادْخُلُواْ فِی الْسِّلْمِ کَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الْشَّیطَانِ اِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینْ»(بقره،آیه208)
9. «وَ اِن جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لهَاَ وَ تَوَکَّلْ عَلَی اللهِ اِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمْ»(انفال،آیه61)

کتاب:

1. آملی،محمد تقی. 1349. المکاسب و البیع، جلد اول، قم: موسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین.
2. ابن ادریس،محمد بن احمد. 1412. السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، جلد دوم، قم: موسسه نشر اسلامی قم.
3. ابن سکیت،یعقوب بن اسحاق ابویوسف. 1412. ترتیب اصلاح المنطق، چاپ اول، مشهد: موسسه انتشارات آستان قدس رضوی.
4. ابن حمزه طوسی،عمادالدین ابوجعفر محمد بن علی. 1408. الوسیلة الی نیل الفضیلة، چاپ اول، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی.
5. ابن عابدین،محمد امين بن عمر. 1415. حاشية رد المختار على الدر المختار شرح تنوير الأبصار فقه أبو حنيفة، جلد پنجم، بیروت: دارالفکر.

6.علامه حلی، فخرالدين،محمد بن الحسن بن يوسف بن مطهر. 1387. ایضاع الفواعد، جلد دوم، قم:مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی

7. ابن فارس،ابوالحسن یا ابوالحسین احمد. 1404. معجم مقاییس اللغه، جلد سوم، تهران: مکتب الاعلام الاسلامی
8. ابن قدامه،ابو محمد عبد الله بن محمد، 1410. المغنی فی شرح المختصر، جلد پنجم، المجلدات14، تحقیق جماعه من العلما، بیروت: دارالکتاب العربی.
9. ابن منظور،جمال الدین ابوالفضل محمدبن مکرم بن علی الانصاری الخزرجی الافریقی المصری. 1416. لسان العرب، جلد هفتم، بیروت: دار احیاء التراث العربی.
10. ابن نجیم،زين الدين. 1418. البحرالرائق فی شرح کنز الدقائق، جلد ششم، قم: دارالکتب العلمیه.
11. اردبیلی،احمد بن محمد. 1416. مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، جلد نهم، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
12. اشرفی، ملا محمد. 1385. شعائر الاسلام، جلد دوم، قم: نشر اسلامی قم.
13. اصفهانی، محمد حسین. 1408. حاشیه کتاب المکاسب، قم: دار الزخائر.
14. الشیرازی، محمد. 1405. الفقه (الکتاب الصلح و السبق و الرمایه و الکفایه) جلد52، قم: المطبعه سید الشهدا.
15. انصاری، مرتضی. 1419. المکاسب، جلد سوم، 4جلدی، قم: مجمع الفکر اسلام.
16. انیس،ابراهیم. 1379. فرهنگ المعجم الوسیط، جلد اول، تهران: انتشارات وزیری
17. بجنوردی،میرزا حسن. 1419. القواعد الفقهیه، جلد دوم، قم: نشر هادی
18. بحرالعلوم،محمد مهدی. 1362. حاشية على طهارة شرائع المحقق الحلى، جلد دوم، چاپ چهارم، تهران: موسسه انتشارات امیر کبیر
19. بحرانی، یوسف. 1363. الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، جلد دوم، چاپ اول، قم: دفتر انتشارات اسلامی قم
20. بهبهانی، وحید. 1417. حاشیه مجمع الفائده و البرهان، قم: موسسه علامه وحید بهبهانی
21. بهوتی،منصور بن یونس. 1418. کشاف القناع، جلد سوم، بیروت: دار الکتب العلمیه.
22. توحیدی،محمد علی. 1377. مصباح الفقاهه في المعاملات (تقریر بحثهای آیت الله خویی) ، جلد دوم، قم: جامعه مدرسين حوزه علميه قم، موسسه انتشارات اسلامي.
23. جوهری،اسماعيل بن حماد. 1407. الصحاح، جلد پنجم، چاپ چهارم، بیروت: دارالعلم للملایین.
24. حلی،يحيى بن سعيد. 1405. الجامع الشرایع، تحقیق لجنه التحقیق با اشراف الشیخ السبحانی، المطبعه العلمیه، قم: الناشر موسسه سید الشهدا
25. حر عاملی،محمد بن حسن. 1414. وسائل الشیعه، جلد13، جلد، بیروت: داراحیاءالتراث العربی. 20
26. حلی،نجم الدین جعفر بن حسن. 1409. شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، جلد دوم، تهران: انتشارات استقلال.
27. حلی، محمد بن حسن بن مطهر. 1415. مختلف الشیعه، جلد ششم، قم: موسسه نشر اسلامی قم.

28.خامنه ای،علی. 1389.رساله اجویه استفتائات، تهران: موسسه نشر پیام عدالت.

29. خمینی، روح الله. 1366. تحریرالوسیله، جلد دوم و سوم، مترجم علی اسلامی، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
30. خمینی، روح الله. 1418. البیع، قم: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
31. خوانساری، احمد. 1405. جامع المدارک فی شرح المختصر النافع، جلد پنجم، چاپ دوم، قم: مؤسسه اسماعیلیان
32. . خوری شرتوتی لبنانی،سعید. 1403، اقرب الموارد، ج1، قم: مکتبه آیه الله مرعشی نجفی
33. خوئی،ابوالقاسم. 1412. توضیح المسائل، یک جلدی، قم: دارالهادی للمطبوعات
34. راوندی، قطب الدين سعيد بن هبة الله. 1405. فقه القرآن، جلد اول، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی.
35. روحانی،سیدمحمدصادق حسینی. 1429. منهاج الصالحین، جلد دوم، بیروت: مکتبه الالفین
36. راغب اصفهانی،حسين بن محمد بن مفضّل. 1412. المفردات فی غریب القرآن و الجامع لاحکام القرآن، چاپ اول دمشق: دارالقلم.
37. 37. زبیدی، مرتضی. 1405. تاج العروس من جواهر القاموس، جلد ششم، بیروت: انتشارات دار الفکر.
38. سبزواری، محمد باقر. 1387. کفایه الاحکام، جلد18، قم: موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان.
39. سرخسی،شمس الائمة. 1406. المبسوط، جلد دوم، بیروت: الناشر دارالمعرفه.
40. سیستانی، علی. 1385. منهاج الصالحین (المعاملات) ، جلد دوم، مشهد:. نشر پیام طوس.
41. سیوریحلی،فاضل مقداد. 1258. نضد القواعد الفقهية علي مذهب الامامية، بیروت: الناشر دار الجیل.
42. شافعی،محمد بن ادريس. 1403. کتاب الام، جلد چهارم، بیروت: المطبعه دار الفکر
43. شعرانی،ابوالحسن. 1363. تبصره المتعلمین علامه حلی، قم: کتابفروشی اسلامیه
44. شیخ صدوق،ابوجعفر محمدبن علی بن حسین بن بابویه. 1418. الهدایه، جلد سوم، قم: موسسه امام هادی مطبعه اعتماد.
45. شوکانی، محمد بن علی. 1973 م. نیل الاوطار من احادیث سید الاخبار، جلد پنجم، المجلدات9، بیروت: الناشر دار الجیل
46. شهید اول،شیخ شمس الدین محمد بن مکی بن احمد عاملی. 1409، القواعد والفوائد، مقدمه به قلم دکتر سید عبدالهادی حکیم، ج4، قم: مکتبه المفید.
47. شهید اول،شیخ شمس الدین محمد بن مکی بن احمد عاملی. 1411. اللمعه الدمشقیه، تحقیق الشیخ علی الکورانی، الطبعه الاولی، الناشر دارالفکر
48. شهید اول،شیخ شمس الدین محمد بن مکی بن احمد عاملی. 1414. الدروس، جلد سوم، قم: موسسه نشر اسلامی قم.
49. شهید ثانی،زین الدین بن علی. 1370. المباحث الفقهیه فی شرح الروضه البهیه، جلد13، تهران: انتشارات مهر.
50. شهید ثانی،زین الدین بن علی. 1414. مسالک الافهام، جلد چهارم، قم: موسسه المعارف الاسلامیه.
51. شهید ثانی،زین الدین بن علی. 1410. شرح لمعه، جلد چهارم، قم: انتشارات داوری.
52. شهید ثانی،زین الدین بن علی. 1388. شرح لمعه دمشقیه، ترجمه عباس زراعت، تهران: موسسه فرهنگی هنری ئانش پذیر.
53. صافی،لطف الله. 1414. توضیح المسائل، قم: دارالقرآن.
54. صدر،محمد. 1385. ماوراء الفقه، جلد پنجم، قم: انتشارات محبین.
55. طباطبایی،محمد حسين. 1417، المیزان فی تفسیر القرآن، جلد پنجم، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات
56. طباطبایی،علی بن محمد بن علی. 1419. ریاض المسائل، جلد نهم، قم: موسسه نشر اسلامی.
57. طباطبایی،علی بن محمد بن علی. 1385. المناهل، قم: موسسه آل البیت.
58. طوسی،محمد بن حسن. 1417. الخلاف، جلد ششم، قم: موسسه نشر اسلامی.
59. طوسی،محمد بن حسن. 1387. المبسوط، جلداول و دوم، تهران، مکتبه مرتضوی.
60. عاملی فقعانی،ابن علی بن محمدبن طی. 1418. الدر المنضود فی معرفه صیغ النیات و الایقاعات و العقود المجلدات1، تحقیق محمد برکت، الطبعه الاولی، شیراز: مکتبه مدرسه اما العصر العلمیه.
61. عاملی،محمد جواد بن محمد. 1385مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه، جلد دوم. قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی.
62. علامه فهد حلی،احمد بن محمد. 1411. المهذب البارع، جلد دوم، المجلدات5، تحقیق الشیخ مجتبی عراقی، قم: الناشر جامعه المدرسین
63. علامه حلی،حسن بن یوسف. 1414. تذکره الفقها، جلد دوم، قم: مؤسسه آل البيت لاحياء التراث.
64. فاضل لنکرانی،محمدجواد. 1375. توضیح المسائل، قم: انتشارات دارالهدی
65. فیروزآبادی،محمد بن يعقوب. 1412. القاموس المحیط، جلد اول، بیروت: دار احیاء التراث العربی
66. فیومی،احمد بن محمد. 1347. المصباح المنیر، مصر: مطبوعات محمد علی صبیح
67. قزوینی،محمد علی بن احمد. 1369. صیغ العقود و الایقاعات، قم: انتشارات شکوری.
68. قمی،ابوالقاسم محمد بن حسن ، 1413. جامع الشتات، جلد سوم، تهران: موسسه کیهان.
69. کرکی، نورالدین ابوالحسن علی بن حسین بن عبدالعالی. 1381. رسائل، جلد اول، تهران: انتشارات احتجاج.
70. کلینی،محمد بن یعقوب. 1387. اصول کافی، جلد5و6، قم: انتشارات دارالحدیث.
71. گلپایگانی،محمدرضا. 1413. هدایه العباد، جلد اول، قم: انتشارات دارالقرآن الکریم.
72. مامقامی،عبدالله. 1414، منهاج المتقین، قم: موسسه آل البیت.
73. مجلسی، م، ب. 1403. بحارالانوار، بیروت: داراحیاء التراث العربی.
74. مجلسی، ملامحمد باقر. 1248. رساله سوال و جواب، تهران: چاپ سنگی.
75. محقق ثانی، نور الدين علی بن عبد العالی کَرکی. 1408. جامع المقاصد، جلد پنجم، المجلدات 13، طبعه الاولی، قم: تحقیق و نشر: موسسه آل البیت
76. مصطفوی، حسن. 1375. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، جلد ششم، تهران: وزارت ارشاد.
77. نائینی، محمد حسین. 1413. المکاسب و البیع، جلد اول، قم: موسسه نشر اسلامی.
78. نراقی، ملا احمد. 1408. عوائد الایام، قم: حوزه علمیه دفتر تبلیغات اسلامی
79. نجفی،محمدحسن. 1314. جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، جلد26، چاپ هفتم، بیروت: داراحیاء التراث العربی.
80. نوری همدانی، حسین. 1406. توضیح المسائل، قم: دفتر تبلیغات اسلامی.
81. یزدی،محمد کاظم. 1376. سوال و جواب استفتائات و آرا، قم: مرکز نشر علوم اسلامی.
82. یزدی،محمد کاظم. 1385. العروه الوثقی، جلد اول، قم: مکتبه داوری.