مبانی نظری و پیشینه پژوهشی جایگاه شهادت زنان در حقوق ایران و فقه اسلامی

نوع فایل
rar
حجم فایل
815 کیلوبایت
تعداد صفحه
102
تعداد بازدید
338 بازدید
۹,۹۰۰ تومان
لطفا به این مطلب امتیاز بدهید

با سحافایل در خدمت شما هستیم با «پیشینه پژوهشی و تحقیق و مبانی نظری جایگاه شهادت زنان در حقوق ایران و فقه اسلامی» که بطور کامل و جامع به این مبحث پرداخته و نیاز شما را به هرگونه جستجوی بیشتری برطرف خواهد نمود.

فهرست محتوا

 

مقدمه 11

بیان مسئله13

سوالات تحقیق 15

فرضیات- اهمیت و ضرورت تحقیق 15

روش پیشینه تحقیق 15

سوالات پژوهش 15

فرضیات پژوهش  15

ساختار تحقیق 16

فصل اول :

کـلیـات  تحقیق

  • شهادت در لغت و اصطلاح18
    • معنی لغوی شهادت18
    • معنای اصطلاحی شهادت19
    • دلایل شرعی شهادت21

1-3-1-سنت21

1-3-2- اجماع21

1-3-3-روایات 21

  • شهادت حق است یا تکلیف؟ 21
  • از منظر فقه 22
  • از منظر قانون 22
  • مواد قانون آیین دادرسی کیفری22

1-8-   مواد قانون آیین دادرسی مدنی 22

  • مواد اصلاح قانون آیین دادرسی کیفری در خصوص محاکم جنائی 23
  • قانون امور حسبی 23
  • آئین نامه دادسرا و دادگاه های ویژه روحانیت 23

1-12-سابقه تاریخی 23

1-13-شرایط شهادت(شاهد) 24

1-13-1- شرایط شاهد به استناد مواد قانونی24

1-13-2-شرایط شاهد از نظر فقها 26

1-13-2-1- بلوغ  26

1-13-2-2- عقل 28

1-13-2-3-ایمان 29

1-13-2-4- عدالت 29

1-13-2-5- طهارت مولد( حلال زاده بودن) 30

1-13-2-6- انتفای تهمت در شهادت  31

1-13-2-7- موارد جلب منفعت 31

1-13-2-8-موارد دفع ضرر به وسیله شهادت 31

  • شهادت زنان در قوانین مدنی 32
  • کیفیت شهادت 32

1-15-1-منطبق بودن شهادت با دعوی 33

  • توافق شهادت شهود در معنا 33
  • نصاب شهادت زنان در میان مذاهب اسلامی 33
  • شهادت بر شهادت زنان 34
  • مقایسه با کنوانسیون حقوق زنان 35

فصل دوم:

وضعیت شهادت زن در حقوق ایران و فقه اسلامی

2ـ وضعیت شهادت زن در حقوق ایران و فقه اسلامی 37

2-1- شهادت زنان در قوانین جزایی 37

2-2- بررسی ارزش شهادت زنان در قوانین 37

2-3- شهادت زن در نظریه رایج فقها 38

2-4- وضعیت شهادت زن در قرآن کریم  41

2-5- شهادت زن در روایات 43

2-6- حکمت عدم برابری شهادت زن و مرد 47

2-7- دلیل وجوب شهادت 51

فصل سوم:

عدد شهود و جنسیت در شاهد

3- عدد شهود و جنسیت در شاهد 54

3-1- مواردی که فقط شهادت مردان پذیرفته است 54

مواردی که شهادت مردان و زنان با همدیگر پذیرفته می شود  54

3-3- شهادت سه مرد و دو زن 55

3-4- شهادت دومرد و چهار زن 55

3-5- شهادت یک مرد و دو زن 56

3-6- مواردی که شهادت زنان به تنهایی پذیرفته می شود 56

3-6-1-شهادت دو زن 56

3-6-2- شهادت یک زن 57

3-7-موارد استثناء از عدم پذیرش شهادت زنان در حدود 57

3-7-1- استثناء از حد زنا(رجم) و ادله آن 57

3-8- دلیل پذیرش شهادت سه مرد و دو زن در اجرای رجم 57

3-8-1-استثناء از حد زنا(جلد) 58

3-9-آراء نظریات و ادله آنان 58

3-9-1- قائلین به پذیرش و استدلال های آنان 58

3-9-2-ادله شهادت دو مرد و چهارزن 60

3-9-3-حد سحق و لواط 61

3-10-آراء و نظریات قایلان به استثناء شهادت زن 61

3-10-1-ادله قایلان به استثناء شهادت زن 62

3-10-2-ادله قایلان به عدم پذیرش شهادت زنان در لواط و سحق 63

3-11-روایات63

3-12-اجماع64

3-13-شبهات و احتمالات در استدلال به روایات. 64

3-13-1-احتمال اول65

3-13-2-احتمال دوم65

3-13-3-احتمال سوم 66

3-13-4-احتمال چهارم 67

3-14-جمع بین روایات شهادت زنان درباب حدود 70

  • بررسی تساوی شهادت زن و مرد از نظر تعداد71

3-16-آرا و نظریات 71

3-17-ادله اثبات تساوی عدد در شهادت مرد وزن71

3-17-1-الغای خصوصیت عرفی و تنقیح مناط 71

3-18- اطلاق و عدم تقیید به دو زن و ترک استفصال از آن در برخی روایات باب شهادت 72

3-19-روایاتی که با صراحت دلالت بر تساوی شهادت زن با مرد دارد 76

3-20-ادله عدم تساوی شهادت زن و مرد 76

3-20-1-کتاب 77

3-20-2-اصل و قاعده عدم حجیت شهادت زنان 77

3-20-3-مبنای اصل 77

3-20-4-مدرک قاعده 77

3-20-5-کیفیت استدلال 77

3-20-6-روایات 78

3-20-6-1-روایات دسته اول و کیفیت آن  78

3-20-6-2-روایات دسته دوم و کیفیت آن 79

3-21-استدلال صاحب مستند برای لزوم چهارشاهد زن 80

3-22-ضابطه کلی در عدم قبول شهادت زنان 82

3-23-آرا و نظریات 83

3-24-ادله قایلان به قاعده 83

3-24-1-ادله قایلان عدم پذیرش شهادت زنان 83

3-24-2-روایت سکونی 84

3-25-شهادت زنان در قتل 84

3-25-1-شهادت در قانون مجازات اسلامی 84

3-25-2-شهادت زن در اثبات قتل خطایی یا شبه خطا 84

3-26-شهادت زن دراثبات قتل موجب قصاص 85

3-26-1-آرا و نظرات85

3-27-ادله عدم حجیت شهادت زنان در قصاص86

3-27-1-ادله قول به عدم حجیت شهادت زنان در قصاص86

3-27-2-ادله قول به حجیت شهادت زنان در قصاص88

3-27-3-ادله قول به تفضیل بین دیه و قصاص89

3-28- بیان جمع دیگر بین روایات 90

3-29-قول به تخییر91

3-30-قول به تساقط92

3-31-شهادت زنان در تعزیرات92

نتیجه گیری94

منابع و مآخذ97

 

مقدمه:

در دنیای امروز از مسائل مهم و مورد توجه جوامع مساله حفظ رعایت حقوق زنان ، تساوی حقوق زن و مرد و عدم تبعیض بر اساس جنسیت است. این احساس مخصوصاٌ در بین بسیاری از زنان وجود دارد که در طول تاریخ به آنها ستم رفته و حقوق و شأن انسانی آنها رعایت نگردید و حتی در دوره حاضر با همه پیشرفت هایی که نصیب زنان شده ، باز هم در بسیاری از موارد شأن انسانی آنها رعایت نمی شود.

بدیهی است؛ هنگامی که ازحقوق زنان به میان می آید، راجع به شهادت دادن آنها نیز سخن و بحث می شود.  اگرچه شهادت جزو حقوق نیست وتکیلف محسوب نمی شود . گاهی اوقات همین عدم تفکیک حقوق و تکالیف باعث بروز سوء تعیبر و اختلاف نظر می شود.

برای اهل تحقیق کافی است که بداند جامعه بشری قبل از اسلام چه طرز تفکر وایده ای درباره زن داشته اند و شاید دیگر حاجت روا نباشد که که سیره نویسان و کتب تاریخ فصل جداگانه ، یا کتابی مختص به عقاید امم و ملت ها در مورد زنان بنویسند. چرا که خصال روحی و جهات موجودی هر امتی در لغت و آداب آن ملت تجلی می کند.

در هیچ تاریخ ونوشته ای قدیمی چیزی که حکایت از احترام و اعتناء شأن زن کند یافت نمی شود مگر مختصری در تورات و وصایای عیسی بن مریم (علیه السلام) که بنابر آن باید به زنان ارفاق کرده و تسهیلاتی فراهم نمود.

اما اسلام یعنی دینی که قرآن به عنوان کتاب قانون نازل گردیده است ، در حق نظریه ای ابلاغ کرده که از روزی که بشر پا به عرصه ی دنیا گذاشته تازمان ظهور الام چنین طرز تفکری در مورد زن وجود نداشت. اسلام در این نظریه خود با تمام مردم جهان در افتاد و زن را آن طوری که هست و براساس آن آفریده شده به جهان معرفی کرد . اساسی که به دست بشر مفهوم شده و آثارش هم محو گشته است.

اسلام عقاید و آرای مردم را درباره زن و رفتاری که عملاٌ با زن داشتند بی اعتبار نموده ، خط بطلان بر آنها کشید. اسلام در هویت زن می گوید؛ زن نیز مانند مرد است و هر انسانی چه مرد و چه زن فردی است که در ماده و عنصر پیدایش وی دو نفر انسان نر وماده شرکت و دخالت داشته اند. و هیچ یک از این دو نفر بر دیگری برتری ندارند ، مگر به تقوی . همچنان که خداوند می فرماید:« یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی، و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ، ان اکرمکم عندال… اتقیکم»؛ (حجرات /13)

هان ای مردم ما یک یک شما را از نر وماده آفریدیم و شما را تیره ها و قبایل قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید و بدانید که گرامی ترین شما نزد خدا با تقوی ترین شماست.

آن گاه همین معنی راهم توضیح می دهد که عمل هیچ یک از این دو صنف نزد خدا ضایع و باطل نمی شود وعمل کسی به دیگری عاید نمی گردد. مگر این که خود شخص عمل خود را باطل کند و به بانگ بلند اعلام می دارد« کل نفس بما کسب رهینه» هر کس در گرو عمل خویش است ، نه مثل مردم قبل از اسلام که می گفتند گناه زنان به عهده خود آنان و اعمال نیکشان و منافع وجودشان مال مردان بوده و تفاسیر مختلفی در مورد زنان و رفتار و گفتار در مورد خود و دیگران داشتند.

وقتی به حکم این آیات ، عمل هریک از دو جنس مرد و زن چه خوب و چه بد برعهده خود اوست وهیچ مزیتی به حکم این آیات ، جز با تقوی برای کسی نیست ، و با در نظر داشتن اینکه که یکی از مراحل تقوی اخلاق فاضله چون ایمان با درجات مختلف و چون عمل نافع و عقل محکم و پخته و اخلاق خوب و صبر و حلم است ، پس زنی که درجه ای از درجات بالای ایمان را دارد ، یعنی سرشار از علم است ، یا عقلی پخته و زرین دارد ، یا سهم بیشتر از فضایل اخلاقی را واجد است ، چنین زنی در اسلام ذاتا گرامی تر و از حیث درجه بلندمرتبه تر از مردی است که هم سنگ او نیست. حال آن مرد هر که می خواهد باشد. پس هیج کرامت و مزیتی نیست مگر به تقوی و فضیلت.

اگرچه احکام مشترک بین زن و مرد و احکامی که مختص به هریک از این دو طایفه است ، دراسلام زن در تمامی احکام عبادی وحقوقی اجتماعی شریک مرد است. او نیز مانند  مردان میتواند مستقل باشد وهیچ فرقی با مردان ندارد. نه در اکتساب و انجام معاملات ، نه در تعلیم و تعلم، نه در بدست آوردن حقی که او سلب شده ، نه در دفاع از حق خود و نه در احکامی دیگر ؛ مگر در مواردی که طبیعت خود زن اقتضا دارد که مرد فرق داشته باشد. عمده اخیر الذکر مساله عهده داری حکومت ، قضا ، جهاد و رودرو بودن با مردان و حمله بر دشمن است اما وی از بسیاری خدمات در جنگ و مددرسانی به امور مختلف و حمایت از رزمندگان و مداوای آسیب دیدگان محروم نیست . آری زن به برکت اسلام از جایگاه ابزاری به جایگاه استقلالی خود راه یافت ، اراده و عملش که تا ظهور اسلام گره خورده به اراده مرد بوده ، از اراده و عمل مرد جدا شده و از تحت فشار ناعادلانه مردان درآمد و به مقامی می رسید که دنیای قبل از اسلام را با همه قدمت و درهمه ادوار چنین مقامی به زن نداده بود. مقامی به زن داد که در هیچ گوشه از هیچ صفحه تاریخ گذشته بشر نخواهید یافت  واعلامیه ای در حقوق زن به مثل اعلامیه قرآن نخواهید جست که می فرماید : « لا جناح علیکم فیما فعلن فی انفسهن بالمعروف».

از لحاظ حقوقی هم قانون گذار به شهادت توجه زیادی کرده تا جایی که آن را یکی از ادله اثبات جرم به شمار آورده و به آن اهتمام و توجه ویژه ی داشته است.

لذا پس از مراجعه به متون و منابع معتبر ، با مطالعه و ترجمه آنها به صورت دسته بندی و تفکیک  از جهات اشخاص ، مذاهب و مستندات آنها که اغلب آیات ، احادیث و نظرات فقهی می باشد جمع بندی و به رشته تحریر درآمده است.

الف) بیان مسئله

شهادت یکی از قدیمی ترین ادله ایی است که تمامی ملل در ادوار تاریخ برای اثبات دعوی به کار برده اند.شهادت در بسیاری از حقوق ملل قدیمی دارای ارزش غیرمحدودی بوده و به وسیله ای آن هر نوع دعوایی را می توانستند اثبات نمایند. علت این امر آن بوده که بسیاری از ملل در ادوار متمادی آشنا به خط نبودند تا در روابط حقوقی خود سند تنظیم نمایند.

در مللی هم که دارای خط بودند افراد نادری از قبیل روسای مذهبی آن را می توانستند و می توانند در تنظیم سند به کار برند به همین دلیل اسناد و معاملات عموماٌ به وسیله علمای مذهب تنظیم و تسجیل می شد. پس از آنکه خط متداول گشت ، افراد در معاملات خود سند تنظیم می نمودند و شهودی، گواهی خود را بر معامله در آن ورقه می نوشتند . این امر مدتی ادامه داشت و اکنون در بین بعضی از افراد مخصوصاٌ در روستاها و قصبات معمول است . به تدریج ارزش شهادت در اموری که می توان سند کتبی برای آنها تنظیم نمود ، مانند عقود وتعهدات کاسته شد.

قضا و شهادت از ابوابی است که ارتباط مستقیم با جامعه انسانی دارد. و همواره مردم در اجتماع به این امور سروکار دارند و قاضی بدون بینه و شهود در محاکم نمی توانند به حق حکم کند.

لذا نیاز به تبیین مسائل و احکام مختلف آن براساس قوانین که متخذ از منبع وحی است وجود دارد و بر این اصل علمای بزرگ شیعه با استناد به مبانی و ادله اربعه فقه ( قرآن مجید ، سنت پیامبر (ص) ، عقل، اجماع) و علمای اهل سنت با تمسک به قرآن مجید و سنت پیامبر( ص) و قیاس به بیان این مهم
پرداخته اند.

فقهای اسلامی اعم از سنی و شعیه درخصوص بینه که یک موضوع فقهی در ابواب قضا و شهادت است و با مراجعه به منابع فقهی معتبر و جمع آوری نظرات آنان که معروف و مشهود بوده اند و بینه و شهادت که در لسان نبی مکرم اسلام و ائمه طاهرین (علیهم السلام ) بدان تصریح شده و با بیان « البینه علی المدعی» راه قضاوت اسلامی را به جامعه آموخته و از شهادت زنان به صورت صحیح بهره برداری، و تعلیم داده است.

باتحقیق فراوان در می یابیم که تمام مکاتب فقهی اسلام شهادت زنان را پذیرفته اند و آیه « و استشهدوا شهدین من رجالکم فان لم یکونو ارجلین فرجل و مراتان ممن ترضون من الشهدا ان تضل احد ههما و فتذکراحد بهما علی الاخری» (بقره/282) و پاره ای از روایات منقول از پیامبر اکرم ( صلی الله علیه وآله) و سایر پیشوایان دینی را مستند این مطلب قرار داده اند.

لازم به ذکر است که در هیچ یک از مذاهب امامیه ، اثنی عشریه ، حنفیه ، شافعیه ، مالکیه ، حنبلیه ، زیدیه و ظاهریه ، ذکورت و مرد بودن به عنوان یکی از شرایط شهادت بیان نشده است. این مطلب تا بدان جا مشهود است که ابن عقیل یکی فقیهان شیعی مذهب وامامی بیان شده است که زنان در صورتی که ثقه و مورد اطمینان باشند ، شهادت آنان به ضمیمه شهادت مردان در هرچیزی جایز است. او در ادامه بیان می دارد که شهادت زنان بدون مردان در پاره ای از موارد نیز ، نافذ است.

 

فهرست منابع

منابع فارسی:

1ـ امامی، سید حسن، “حقوق مدنی”، چاپ شانزدهم، انتشارات اسلامیه، 1377 ﻫ. ق.

2ـ جعفری لنگرودی،محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، چاپ دوازدهم،تهران، انتشارات گنج دانش، 1381 ﻫ. ق.

3ـ جوادی آملی، عبداله، زن در آینه جلال و جمال.

4ـ پاک نژاد ، سید رضا، اولین دانشگاه آخرین پیامبران ، ص 280الی 293، جلد 19.

5ـ خسرو شاهی، قدرت اله، فلسه حقوق، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).

6ـ زراعت، عباس، شرح قانون مجازات اسلامی(بخش دیات)، چاپ سوم، تهران، انتشارات ققنوس،1379، ﻫ. ق.

7ـ زراعت، عباس،”شرح قانون مجازات اسلامی(بخش قصاص)”، چاپ اول، تهران، انتشارات ققنوس، 1379ﻫ. ق.

8ـ زیبایی نژاد ـ صبحانی، محمدرضا ـ محمدتقی، “درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام”.

9ـ صانعی، فخرالدین، بررسی فقهی شهادت زن در اسلام، چاپ اول، انتشارات میثم ، 1381، ﻫ. ق.

10ـ طیب، مهدی، ” حجاب و حقوق زن در ترازوی اندیشه و ایمان”.

11ـ قریشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، چاپ خانه فردوسی، 1354 ﻫ. ق.

12ـ محمد پور، حسین، حقوق بشر در اسناد بین المللی و موضع جمهوری اسلامی ایران، چاپ دوم، تهران، انتشارات اطلاعات، 1374 ﻫ. ق.

13ـ مرعشی شوشتری، سید محمد حسین، دیدگاههای نو در حقوق کیفری اسلام، چاپ اول، تهران، نشر میزان، 1378 ﻫ. ق.

14ـ مسجد سرایی، حمید، مبانی فقهی قصاص در قانون مجازات اسلامی، چاپ دوم، تهران نشر میزان.

15ـ موسوی الخمینی، سید روح ا…، تحریر الوسیله، چاپ دوم، بیروت، داراالمنظر،1405 ﻫ. ق.

16ـ موسوی، سید عباس، شکنجه در سیاست جنایی ایران، چاپ سوم، تهران، انتشارات دانشگاه تهران،1372 ﻫ. ق.

منابع عربی:

1ـاردبیلی،احمد،مجمع الفائده والبرهان فی شرح ارشادالاذهان،اشتهادی،عراقی ویزدی،قم،موسسه نشراسلامی،1403ﻫ. ق.

2ـ ابن ادریس، محمد بن منصور بن احمد، السرائرالحاوی للتحریر الفتاوی، چاپ دوم، قم، موسسه السلامی،1410 ﻫ. ق.

3ـ ابن قدامه، ابومحمد عبدا…بن احمد، المغنی، چاپ اول، بیروت، دارالکتاب العربی، بی تا.

4ـ انصاری(شیخ)، مرتضی بن محمد، المکاسب، چاپ اول، “مجمع الفکر الاسلامی”، 1418 ﻫ. ق.

5ـ جبعی العاملی، (شهید ثانی)، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بی تا.

6ـ جبعی العاملی،زین الدین بن علی(شهیدثانی)،مسالک ایفهام الی تنقیح شرایع السلام، چاپ اول،قم، موسسه اسلامیه، 1413 ﻫ. ق.

7ـ جزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب ایربعه، بیروت، دارالفکر، 1411 ﻫ. ق.

8ـ الحر العاملی،محمد بن حسن، وسایل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی تا.

9ـ حلی(ابن فهد حلی)، احمد بن محمد، المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، چاپ دوم.

10ـ حلی(علامه حلی)، حسن بن یوسف مطهر، ارشاد الذهان الی احکام الایمان، چاپ اول، قم، موسسه النشر الاسلامی، 1413 ﻫ. ق.

11ـ حلی(علامه حلی)، حسن بن یوسف مطهر، تبصره المتعلمین فی الاجکام الدین، چاپ اول، تهران، انتشارات فقیه، 1368 ﻫ. ق.

12ـ حلی(علامه حلی)، حسن بن یوسف مطهر، مختلف الشیعه، چاپ اول، قم، موسسه النشر الاسلامی، 1413 ﻫ. ق.

13ـ حلی(علامه حلی)، حسن بن یوسف مطهر،قواعد الاحکام ، قم، موسسه النشر الاسلامی، 1413 ﻫ. ق.

14ـ حلی(محقق حلی)، ابوالقاسم نجم الدین جعفر بن حسن، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، چاپ چهارم، تهران، انتشارات استقلال، 1415 ﻫ. ق.

15ـ حلی(محقق حلی)، ابوالقاسم نجم الدین جعفر بن حسن،المختصر النافع فی فقه الامامیه، چاپ چهارم، تهران، موسسه البعثه، 1413 ﻫ. ق.

16ـ حلی، یحیی بن سعید، الجامع الشرایع، تحقیق لجنه التحقیق باشراف الشیخ السبحانی، قم، موسسه سید الشهداء(ع)، 1405 ﻫ. ق.

17ـ خوانساری،سید احمد، جامع المدارک فی شرح المختصر النافعف چاپ دوم، تهران، مکتبه الصدوق،1405 ﻫ. ق.

18ـ خوئی، سید ابوالقاسم، مبانی تکمله المنهاج، چاپ اول، نجف اشرف، مطبعه الاداب، بی تا.

19ـ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القران، بیروت،دارالمعرفه، 1404 ﻫ. ق.

20ـ صبحی محصانی، ترجمه جمالی، جمال الدین، “قوانین فقه اسلامی”، جلد 1.

21ـ طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، تحقیق سیدعلی خراسانی،چاپ دوم،قم، موسسه النشرالاسلامی، 1414 ﻫ. ق.

22ـ طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن،الاستبصار، چاپ چهارم،بیروت،دارالکتب الاسلامیه، 1363 ﻫ. ق.

23ـ طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن،الخلاف، چاپ ششم، قم،موسسه النشر الاسلامی، 1414 ﻫ. ق.

24ـ مکی العاملی(شهید اول)، محمد بن جمال الدین، اللمعه الدمشقیه فی فقه الامامیه ،چاپ اول، بیروت، دارالفکر، 1411 ﻫ. ق.

25ـ نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، چاپ سوم، بیروت، دارالکتب الاسلامیه1367 ﻫ. ق.

ـ قرآن مجید

راهنمای خرید:
  • به مبلغ فوق 1 درصد به عنوان کارمزد از طرف درگاه پرداخت افزوده خواهد شد.
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مبانی نظری و پیشینه پژوهشی جایگاه شهادت زنان در حقوق ایران و فقه اسلامی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *