مبانی نظری و پیشینه پژوهشی نقد تصوف از منظر ابوالفرج عبدالرحمن ابن جوزي و پاسخ به نقدها با تکيه بر آراء امام خميني

نوع فایل
word
حجم فایل
1943 کیلوبایت
تعداد صفحه
155
تعداد بازدید
332 بازدید
۹,۹۰۰ تومان
5/5 - (2 امتیاز)

با سحافایل در خدمت شما هستیم با «پیشینه پژوهشی و تحقیق و مبانی نظری نقد تصوف از منظر ابوالفرج عبدالرحمن ابن جوزي و پاسخ به نقدها با تکيه بر آراء امام خميني» که بطور کامل و جامع به این مبحث پرداخته و نیاز شما را به هرگونه جستجوی بیشتری برطرف خواهد نمود.

فهرست محتوا

فصل اول(نقدهاوناقدانتصوف

مقدمه

نقداهلشريعت

اهلسنت

شيعه

نقداهلطريقت

نتيجه

فصلدوم(نقدهايابنجوزيبرتصوف)

مقدمه

پيدايشواژهتصوف

تسامح

گرايشبهتسامح

نتايجتسامح

بدعت

سماع

آيات

روايات

نظرفقهاوسلفصالح

خانقاه

خرقهپوشي

شطحيات

ترکازدواج

توجهبهامردان

عبرتگرفتن

ولايتوکرامت

رياضت

پرخوري

تحملنداشتن

مخالفتباعلم

پيشگيري

دنياطلبيبرخيعالماندين

دفنکتب

سياحت

اباحيگري

رياضتهايغيرشرعي

حرامخواري

جاهطلبی

دعانکردن

ریاکاری

عشق

شادمانيهنگاممرگهممسلکان

توکلافراطي

رعايتنکردننظافت

جعلوتأويلاحاديث

نتيجه

فصلسوم(پاسخبهنقدهايابنجوزي)

مقدمه

پيدايشتصوف

عللتسامحصوفيان

بدعت

سماع

خانقاه

فوايدخانقاهنشينينزدصوفيان

خلوت

چلهنشيني

خرقهپوشي

فوايدخرقهپوشيازنظرصوفيان

شطحيات

ترکازدواج

توجهبهامردان

کرامتوولايت

مخالفتباعلم

سياحت

اباحيگري

رياضتهايغيرشرعي

حرامخواري

جاهطلبي

دعانکردن

عشق

جعلحديثوتاويلهاينابجا

توکلافراطي

عللشريعتگريزيواباحهگريبرخيازصوفيانوعرفا

نتيجه

فصلچهارم(ديدگاههايامامخميني(س) دربارهعرفان)

مقدمه

امامودفاعازصوفيان

امامودفاعازتفكرصوفيه

امامخمينيومحييالدينابنعربي

نکاتجالبتوجهحضرتامامدربارهکتابفصوصالحکمابنعربيدرايننامه

نامهمهمديگرامامخميني (س)

توحيد

صراطالله

صراطمستقيم

صراطهايخاص

کمالوجمالالله

سيروسلوک

ذوقايماني

بارقهايازحبخدا

افراطوتفريط

آفاتسلوک

موانعسلوک

عارفانواهلمعرفت

عارفبالله

حقيقتمعراجروحاني

عارفحقيقي

نظرانسانعارف

طلبانوارمعرفت

لباسهستی

سلامتمطلق

زهدحقیقی

صفاتعارفبالله

جایگاهمخلصانومنزلگاهمقدسان

لایقانمجلسانس

غاصبانبیتالله

صاحبانیقین

مردمچندطايفهاند

فتوحاتثلاثه

محبوبترينمخلوقخدا

برهانصديقين..

انسبامحبوب..

اهليقظه..

کتابنامه

 

نقدها و ناقدان تصوف

مقدمه

نقدهاي موجود در باب تصوف را مي توان به دو گروه عمده نقد اهل شريعت و نقد اهل طريقت تقسيم نمود. نقد اهل شريعت خود به دو قسمت تقسيم مي شود، که يک قسم آن نقد اهل سنت و قسم ديگر آن نقد شيعه مي باشد.

تقريباً تا اواخر قرن سوم و اوايل قرن چهارم صوفيان نيز مانند فقها و محدثان از علماي دين محسوب مي شدند. تا قرن چهارم صوفيان و فقيهان در مجالس يکديگر حاضر مي شدند و با هم به بحث و گفتگو درباره مسائل فقهي مي پرداختند. به تدريج از اواخر قرن سوم با تشکيل حلقه هاي درس صوفيان بغداد بحث هايي در ميان علماي اهل سنت درگرفت.

از منتقدان مهم اهل سنت در قرن ششم ابوالفرج عبدالرحمن ابن جوزي است. وي قسمت اعظم کتاب خود “تلبيس ابليس” را به نقد آراء و آداب سلوک و رفتار صوفيان اختصاص داده است.

هرچند غالب صوفيان سلسله خود را به يکي از امامان شيعه مي رسانند. اما از ميان مذاهب اسلامي شيعيان بيشترين انکار را نسبت به صوفيه داشته اند. علماي شيعه در رد و طرد برخي عقايد و اعمال صوفيه آثار بسياري نوشته اند.

مهم ترين منتقدان تصوف در بين علماي شيعه ابن بابويه، شيخ مفيد، محمد بن حسن طوسي، ابومنصور احمد بن علي طبرسي و خواجه نصير الدين طوسي مي باشند.

گروه ديگر منتقدان تصوف، عده اي از صوفيه، به ويژه مشايخ آنان، مي باشند.ايشان عقايد و طرز سلوک برخي صوفيان را نقد و ارزيابي مي کردند. اين نقدها در ابتداي قرن سوم بيشتر متوجه افراد بود نه جريان کلي تصوف. اما به تدريج به دو حوزه عقايد و افکار و نظريه ها و آداب و رسوم و رفتار راه يافت.

نقد اهل شريعت:

اهل سنت:

تقريبا تا اواخر قرن سوم و اوايل قرن چهارم صوفيان نيز مانند فقها و محدثان از علماي دين محسوب مي شدند و اغلب مشايخ بزرگ مانند سفيان ثوري (متوفي 161) حمدون قصار (متوفي 271) حسن بصري (متوفي110) ابوحمزه بغدادي (متوفي 289) عمربن عثمان مکي (متوفي 296) جنيد بغدادي (متوفي 297) و ابوالقاسم ابراهيم نصرآبادي (احتمالا متوفي 372) فقاهت و تصوف را باهم جمع کرده بودند (توفيق بن عامر ص 7 8 پانويس 3 ص 23 کامل ص 152). ابن ابييعلي ‘ در طبقات الحنابلة (براي نمونه رجوع کنيد به ج 2 ص57-243-247-252) نام بسياري از صوفيان را در شمار فقيهان حنبلي درج کرده است .

تا قرن چهارم صوفيان و فقيهان در مجالس يکديگر حاضر مي شدند و باهم به بحث و گفتگو در بارة مسائل فقهي مي پرداختند و حتي صوفيان به علت وجاهت نزد عامه در مجالسشان از برخي فقيهان به علت اهتمام در امور دنيا انتقاد مي کردند (توفيق بن عامر ص 8 و پانويس 3 طبلاوي محمود سعد ص 37ـ40 براي نمونه رجوع کنيد به قشيري ج 2 ص 732-733). پيشوايان مذاهب فقهي نيز مانند امام شافعي (متوفي 204) و احمدبن حنبل (متوفي 241) از برخي صوفيان به نيکيياد کرده اند (توفيق بن عامر ص 8 پانويس 3 -ابن جوزي صفة الصفوة ج 2 ص 332). هرچند در برخي موارد مطالبي از قول پيشوايان مذاهب فقهي عليه صوفيان نقل شده ولي در آنها ذکري از نسبت ارتداد و تکفير صوفيان نيست ( رجوع کنيد به ابن جوزي تلبيس ابليس ص 369-384-419).

به هر حال به علت همين ارتباط نزديک صوفيان و فقيهان و اينکه کلمة صوفي مرادف با زاهد و عابد بود و صوفيان از جملة اهل سنت و جماعت شمرده مي شدند در کتابهاي ملل و نحل حتي تا اوايل قرن پنجم از آنان به عنوان گروهي مستقل ياد نشده است (توفيق بن عامر ص 10 نيز رجوع کنيد به ابن حزم ج 2 ص 114 بغدادي ص 317).

به تدريج از قرن سوم با تشکيل حلقه هاي درس صوفيان بغداد و سخنان صوفياني مانند سري سقطي (متوفي 253) يحيي بن معاذ (متوفي 285) ابوحمزه بغدادي، جنيد، ابوالحسين نوري (متوفي 286) و ابوسعيد خراز (متوفي 286) در بارة توحيد، عشق و بر سر اين مسائل بحث هايي در گرفت . همچنين عقايد صوفيان در بارة عزوبت عزلت از خلق، تفويض امر به خداوند و عدم کسب و ايجاد زاويه ها حساسيت برخي فقيهان را بر انگيخت . بخصوص موضوع ارتباط و نسبت خالق ومخلوق فقيهان رانسبت به صوفيان بدبين کرد و سخنان آنها را در اين باره به تشبيه حلول واتحاد تعبير مي کردند. بدين ترتيب بتدريج صوفياني مانند ابوسعيد خراز، ذوالنون مصري (متوفي 245) محمدبن عيسي (متوفي 279) سهل بن عبدالله تستري (متوفي 283) و احمدبن عطا (مقتول 309) مورد آزار و تهمت قرار گرفتند (رجوع کنيد به توفيق بن عامر ص 12-21 نيز رجوع کنيد به ابن جوزي تلبيس ابليس ص 420).

شديدترين برخورد با برخي صوفيان محاکمة حلاج در اوايل قرن چهارم بود (توفيق بن عامر ص 23). گفته شده که اولين انتقاد از صوفيان را احمدبن حنبل کرده و بيشترين حملات از جانب مذهب حنبلي نسبت به برخي صوفيان صورت گرفته است (همان ص 37- 38).

ظاهرا اولين کتابي که بر ضد صوفيه در قرن چهارم نوشته شده کتاب التنبيه والرد علي الاهواء و البدع اثر ابوالحسين ملطي (متوفي 377) است . وي در اين کتاب نام صوفيان را نياورده ولي از گروهي از اباحيان به نام روحانيه ياد کرده که مي پندارند ارواحشان در ملکوت سير مي کند و بهشت را مي بينند (ص 92-95 نيز رجوع کنيد به بدوي ص 93-95). ويژگيهايي که وي براي اين گروه ياد مي کند تقريبا مشابه با کساني است که صوفي معروف معاصر وي ابونصر سراج (متوفي 378) آنها را در اللمع (ص 409-428-429) «مترسمين به تصوف » (غافلان از حقيقت تصوف ) دانسته است (نيز رجوع کنيد به بدوي ص 94- 95).

از منتقدان مهم اهل سنت در قرن ششم ابوالفرج عبدالرحمان ابن جوزي (متوفي 597) است . وي قسمت اعظم کتاب معروف خود تلبيس ابليس ( رجوع کنيد به ص 181ـ427) را به نقد آرا و آداب سلوک و رفتار صوفيان اختصاص داده است . به نظر او از جمله خدعه هاي شيطان با صوفيان ترک کسب و کار و نکاح، عزلت گزيني، پوشيدن خرقه ــ که حکم لباس شهرت را دارد ــ رواج سماع غنا رقص نظر بر احداث (برنايان ) اعتقاد به حلول و اتحاد و ادعاي عشق الاهي است . وي در کتاب ديگري به نام صيدالخاطر (در جاهاي گوناگون براي نمونه رجوع کنيد به ص 54-60 -106- 108-202-205- 298-352) به نکوهش صوفيه پرداخته اما از کتاب تلبيس ابليس او مخالفان صوفيه بيشتر استقبال کرده اند (ابن جوزي تلبيس ابليس مقدمة خيرالدين علي ص 3). با اينحال وي مشايخ اوليه صوفيه را «سلف صالح » مي داند و از جملة بدعت گذاران محسوب نمي دارد ( رجوع کنيد به طبلاوي محمودسعد ص 41-42). وي در صفة الصفوة نيز از بسياري از صوفيان به نيکيياد کرده است (براي نمونه رجوع کنيد به ج 2 ص 334 به بعد).

از ديگر منتقدان بزرگ صوفيه در قرن ششم و هفتم ابن تيميه (متوفي 728) از عالمان اهل سنت است . وي صوفيان را به سه دسته تقسيم مي کند: صوفية الحقايق، صوفية الارزاق و صوفية الرسم . به نظر او تنها گروه اول اهل زهد و عبادت و از صديقين اند. او زهاد بصره را از اين جمله مي داند. صوفيان ارزاق ساکنان خانقاه اند و صوفيان رسوم نيز به لباس و آداب ظاهري و انتساب به صوفيان اکتفا کرده اند (طبلاوي محمودسعد ص 49). بدين ترتيب ابن تيميه با همة صوفيه سر انکار و مخالفت ندارد. او حتي برخي اهل سکر ( رجوع کنيد به سکر و صحو) مانند بايزيد بسطامي را چنانچه اعمالشان مخالف شرع نباشد معذور مي داند و آنها را از پيروان وحدت وجود مانند ابن عربي و حلاج جدا مي کند (ابن تيميه ج 1 ص 176ـ 178 طبلاوي محمودسعد ص 73). وي همچنين در آثارش از مشايخ اوليه تصوف دفاع کرده و حتي کتابي در مقامات و احوال صوفيه به نام التحفة العراقية في الاعمال القلبية نوشته است (ابن تيميه ج 1 ص 84-94-186 توفيق بن عامر ص 51 طبلاوي محمودسعد ص 5 ـ7).

شديدترين حملات ابن تيميه بر صوفيان بخصوص بر ابن عربي در رساله اي است که به شيخ نصر منبجي نوشته و در آن از معتقدان به اتحاد و حلول و وحدت وجود انتقاد کرده و سخنان آنان را شبيه غاليان و نصارا دانسته است (ابن تيميه ج 1 ص 169-175-179). با اين حال او عقيدة ابن عربي را در بارة وحدت وجود به اسلام نزديکتر مي شمرد اما پيروان و شارحان انديشه هاي او را همچون صدرالدين قونوي و عفيف الدين تلمساني به بدترين نوع کفر متهم مي کند (همان ج 1 ص 183ـ186). به طور کلي ابن تيميه با صوفياني که تصوف را به زعم او به فلسفه و افکار بيگانه با اسلام درآميختند مخالفت کرده است (طبلاوي محمودسعد ص 5-6 نيز رجوع کنيد به ابن تيميه ج 1 ص 179-183-189).

ابن تيميه به مسائلي مانند تفضيل ولايت بر نبوت و معصوميت اوليا که برخي عرفا بدان اعتقاد دارند اعتراض مي کند و اين امر را محجوب داشتن پيامبر اکرم مي داند. او اعتقاد به وحدت اديان را نيز سبب الغاي مفهوم ديانت و تعطيل رسالت مي شمرد (توفيق بن عامر ص 43-45 نيز رجوع کنيد به ابن تيميه ج 1،ص54-59-63-64) و با اين عقيده که کشف و الهام راهي براي اخذ احکام شرعي باشد مخالفت مي کند ( رجوع کنيد به ابن تيميه ج 2 ص 169-172).

ابن تيميه بر سر برخي از اين موضوعات با طريقه هايي مانند شاذليه و رفاعيه قلندريه و ملامتيه (ملاميه ) مخالفتهاي شديدي کرد. البته خشم و افکار بزرگان اين طريقه ها را نيز بر انگيخت (توفيق بن عامر ص 48-50 نيز رجوع کنيد به ابن تيميه ج 1 ص 64- 65-142-144 بخش 10: تصوف در مصر).

شاگرد وي ابن قيم جوزيه (متوفي 751) فقيه حنبلي با برخي از نظريات ابن تيميه در بارة صوفيان موافق بود ولي خود او از طرفداران تصوف به شمار مي رفت و سعي در نزديک کردن عقايد صوفيه با ديدگاههاي اهل سنت داشت . وي در کتاب مدارج السالکين برخي انتقادات استادش را به خواجه عبدالله انصاري رد کرده است (توفيق بن عامر ص 51ـ52).

بدين ترتيب تقريبا تا قرن هشتم علماي دين کم وبيش از ميراث صوفيه بهره مي بردند و از اقوال و احوال مشايخ صوفي در کتابهاي خود ذکر مي کردند. بعلاوه بزرگترين صوفيان تا قرن هفتم و هشتم از ميان اهل سنت برخاستند (کامل ص 60ـ61) و بيشترين حملات نيز از سوي عالمان ديني به برخي از صوفيان يعني حلاج، ابن فارض، ابن عربي، ابن سبعين و غالبا به آرايي چون وحدت وجود و تأويل قرآن بوده است (بقاعي ص 66-76-150 به بعد 213-217). از جمله اين مخالفان زين الدين عمربن ابي الحرام کتاني (متوفي 738) ابوحيان محمدبن يوسف اندلسي (ابوحيان غرناطي ) شمس الدين محمدبن احمد ذهبي (متوفي 748) تقي الدين علي بن عبدالکافي سبکي (متوفي 756) ابن هشام (متوفي 761) ابن خطيب (متوفي 766) ابن خلدون (متوفي 808) شمس الدين اسماعيل بن ابي بکر مقروي (متوفي 875) برهان الدين بقاعي (متوفي 885) ابن حجر عسقلاني (متوفي 852) هستند (همان ص 150ـ 178). البته برخي علماي اهل سنت نيز مانند جلال الدين سيوطي (متوفي 911) و احمدبن حجر هيتمي (متوفي 973) به دفاع از اين صوفيان برخاسته و در رد مخالفان کتابهايي تأليف کرده اند (حلمي ص 130-131 توفيق بن عامر ص 54 ـ 55).

گروه ديگر از مخالفان تصوف طرفداران جنبش وهابيت (پيروان محمدبن عبدالوهاب متوفي 1206) و سلفيه (پيروان محمد عبده متوفي 1323)اند که تصوف را انحراف از اسلام مخرب و تماما بدعت مي دانند. البته در ميان سلفيه کساني هم هستند که برخي از صوفيان سده هاي اوليه را از حکم تکفير مستثنا مي دانند (توفيق بن عامر ص 54 – 55 کامل ص 31-161 سيريه ص 22-24-86 نيز رجوع کنيد به ص 92-102).

 

کتابنامه

MehdiAmin Razavi, 1997, Suhrawardi and the school of illumination, Richmond, Eng. 1997

Nasrollah Pourjavady,1999, “Oppositionto Sufism in TwelverSchiism”inIslamicmysticismcontested: thirteen centuries of controversies and polemics, ed. Frederick deJongand Bernd Radtke, Leiden: Brill.

Sirriyeh, Elizabeth, 1999, Sufis and anti-Sufis: the defence, rethinking and rejection of Sufism in the modern world, Richmond, Eng.

ابن ابييعلي، بي تا، طبقات الحنابلة ج 2 بيروت : دارالمعرفة.

ابن بابويه، 1361، ترجمة اعتقادات ابن بابويه از محمدعلي بن محمد حسني، تهران

ابن تيميــه، 1412ه. ق. مجموعة الرسائل و المسائل، بيروت

ابن جوزی، 1379، صفة الصفوة، چاپ محمد فاخوري و محمد رواس قلعه جي بيروت

ابن جوزی، 1385، صيدالخاطر، چاپ ناجي طنطاوي دمشق

ابن جوزي، 1387، تلبيس ابليس،  چاپ خيرالدين علي بيروت

ابن حزم، 1368، کتاب الفصل في الملل و الاهواء و النحل مصر، چاپ افست بيروت

ابن فارض، محمد مصطفي، 1971 م، الحب الالهي، قاهره

ابوريان، محمدعلي، 1994م. تاريخ الفکر الفلسفي في الاسلام ج 2: الحرکة الصوفية في الاسلام اسکندريه

احمدبن ابوالحسن ژنده پيل، 1347، مفتاح النجات، علي فاضل، تهران

احمدبن ابوالحسن ژنده پيل، 1368، انس التائبين، علي فاضل تهران

افلاکي، احمدبن اخي ناطور، 1362، مناقب العارفين، تحسين يازيجي، چاپ افست، تهران

آملی، حيدربن علي، 1368، جامع الاسرار و منبع الانوار، چاپ هانري کوربن و عثمان اسماعيل يحيي، تهران

انصاري قمي، حسن، 1379، وصيت جنيد بغدادي و يادداشتي کوتاه در بارة سياسة المريدين، معارف دورة 17 ش 2 (مرداد ـ آبان)

انصاری، عبدالله بن محمد، 1362، طبقات الصوفيه، محمد سرور مولائي، تهران

اوحدی، رکن الدين، 1340، کليات اوحدي اصفهاني معروف به مراغي، سعيد نفيسي، تهران

باخرزي، يحيي بن احمد، 1345، اورادالاحباب و فصوص الا´داب، ج 2: فصول الا´داب، ايرج افشار، تهران

بدوی، عبدالرحمان، 1375، بدوي تاريخ تصوف اسلامي : از آغاز تا پايان سده دوم هجري، ترجمة محمودرضا افتخارزاده، قم

بغدادي، عبدالقاهربن طاهر،1386، الفرق بين الفرق، چاپ محمد محيي الدين عبدالحميد، قاهره : مکتبة محمدعلي صبيح و اولاده

بقاعي، ابراهيم بن عمر،1372، مصرع التصوف او تنبيه الغبي الي تکفير ابن عربي و تحذير العباد من اهل العناد، چاپ عبدالرحمان وکيل قاهره

بقلی، روزبهان، 1360، کتاب عبهرالعاشقين، هانري کوربن و محمد معين، تهران

تهرانی، جواد، 1363،عارف و صوفي چه ميگويند؟، تهران

توفيق بن عامر، 1369، مواقف الفقهاء من الصوفية في الفکر الاسلامي، حوليات الجامعة التونسية

جامی، عبدالرحمان بن احمد،1370، نفحات الانس، محمود عابدي، تهران

جهانگیری، محسن، 1375، محيي الدين ابن عربي : چهرة برجستة عرفان اسلامي، تهران

خميني، روح الله، 1377، صحيفة امام، ج 2، تهران

خميني، روح الله، 1373، شرح چهل حديث ( اربعين حديث )، تهران

خميني، روح الله، 1375، سرالصلوة ( معراج السالکين و صلوة العارفين )، تهران

خميني، روح الله، 1380،آداب نماز، تهران

خميني، روح الله، 1385،تفسیر سوره حمد، تهران

خميني، روح الله، 1384،شرح دعای سحر، تهران

خميني، روح الله، 1389،مصباح الهدایه، تهران

خميني، روح الله، 1385،عقل و جهل، تهران

دیلمی، علي بن محمد، 1363، سيرت الشيخ الکبير ابوعبدالله ابن الخفيف الشيرازي، ترجمة رکن الدين يحيي بن جنيد شيرازي، تصحيح آنه ماري شيمل، به کوشش توفيق سبحاني، تهران

زرین کوب، عبدالحسين، 1357، جستجو در تصوف ايران، تهران

زرين کوب، عبدالحسين، 1362، دنبالة جستجو در تصوف ايران، تهران

سراج، ابونصر، 1370، کتاب اللمع في التصوف، رينولد آلن نيکلسون ليدن

سلمی، محمدبن حسين سلمي،1406ه ق، طبقات الصوفية، نورالدين شريبه، حلب

سمنانی، احمدبن محمد علاءالدولة، 1369، مصنفات فارسي ، نجيب مايل هروي، تهران

سنایی، مجدودبن آدم، 1359، حديقة الحقيقة و شريعة الطريقة، مدرس رضوي، تهران

سنایی، مجدودبن آدم، 1360، مثنويهاي حکيم سنائی، مدرس رضوي، تهران

سهروردی، عمربن محمد، 1403ه.ق. عوارف المعارف، بيروت

شبستری، محمودبن عبدالکريم، 1371، گلشن راز، احمد مجاهد و محسن کياني، تهران

شمس تبریزی، محمدبن علي، 1369، مقالات شمس تبريزي، محمدعلي موحد، تهران

شوشتري، نورالله بن شريف الدين، 1354، مجالس المنين، تهران

شوشتري، نورالله بن شريف الدين، 1377، احقاق الحق و ازهاق الباطل، با تعليقات شهاب الدين مرعشي نجفي، چاپ محمود مرعشي، ج 1 ،قم

شيبي، کامل مصطفي، 1982م ، الصلة بين التصوف و التشيع، بيروت

صدرالدين شيرازي، محمدبن ابراهيم، 1340، کسر اصنام الجاهليه في الرد علي متصوفة زمان، چاپ محمدتقي دانش پژوه تهران

طارمي، حسن، 1375، علامة مجلسي، تهران

طبرسي، احمدبن علي، 1401ه. ق. الاحتجاج، چاپ محمدباقر موسوي، بيروت

طبلاوي، محمود سعد، 1984 م، التصوف في تراث ابن تيميه، مصر

طهراني، آقابزرگ، کرمانشاهي، آقامحمدعلي، 1412، خيراتيـه در ابطلال طريقة صوفيه، چاپ مهدي رجائي، قم

طوسی، محمدبن حسن،1398 ه. ق. کتاب الغيبة، تهران

طوسی، محمدبن محمد نصيرالدين، 1330، قواعدالعقائد، تهران

عاملي، محمدبن حسن حر، 1370، رسالة الاثني عشرية في الرد علي الصوفية، قم

عبدالله، عمر، 1422، کامل التصوف بين الافراط و التفريط، بيروت

عطار، محمدبن ابراهيم، 1356، مصيبت نامه، نوراني وصال، تهران

عطار، محمدبن ابراهيم، 1360، تذکرة الاولياء، محمد استعلامي، تهران

عطار، محمدبن ابراهيم، 1361، اسرارنامه، صادق گوهرين، تهران

عطار، محمدبن ابراهيم، 1364، الهي نامه، فواد روحاني، تهران

علامه حلي، حسن بن يوسف،1982م، نهج الحق و کشف الصدق، بيروت

علم الهدي، مرتضي بن داعي، 1364، تبصرة العوام في معرفة مقالات الانام، عباس اقبال، تهران

غزالی، محمدبن محمد، 1364، کيمياي سعادت،حسين خديوجم، تهران

غزالی، محمدبن محمد، 1412ه. ق. احياء علوم الدين، بيروت

فيض کاشاني، محمدبن شاه مرتضي، 1370، ده رسالة محقق بزرگ فيض کاشاني، رسول جعفريان، اصفهان

فيض کاشاني، محمدبن شاه مرتضي، 1409 ه ق، الحقايق في محاسن الاخلاق، محسن عقيل، قم

قشیری، عبدالکريم بن هوازن، 1345، ترجمة بديع الزمان فروزانفر، تهران

قمي، محمدطاهربن محمدحسين، 1376، رسالة رد صوفيه، حسن اسلامي در ميراث اسلامي ايران، دفتر چهارم، به کوشش رسول جعفريان، قم : کتابخانة آية الله العظمي مرعشي نجفي

قمي، محمدطاهربن محمدحسين، 1377، مونس الابرار: در رد صوفيان، دفتر هفتم، به کوشش رسول جعفريان، قم : کتابخانة آية الله العظمي مرعشي نجفي

کاشاني، محمودبن علي عزالدين، 1367، مصباح الهداية و مفتاح الکفاية، جلال الدين همائي، تهران

کسروي، احمد، 1344،صوفيگري، تهران

کلاباذی، ابوبکر محمدبن ابراهيم، 1380، التعرف لمذهب اهل التصوف، چاپ عبدالحليم

لاهیجی، عبدالرزاق بن علي، 1372، شوارق الالهام في شرح تجريدالکلام، تهران

مجلسی، محمدباقربن محمدتقي، 1375، بحارالانوار، بيروت

مجلسی، محمدباقربن محمدتقي، 1375، رسالة تشويق السالکين، تهران

محمدبن مکي، شهيداول،1382، الدروس الشرعية في فقه الامامية، قم

معصوم عليشاه محمدمعصوم بن زين العابدين، 1318، طرائق الحقائق، محمدجعفر محجوب، تهران

مفید، محمدبن محمد،تصحيح اعتقادات الامامية، حسين درگاهي، قم

مقدس اردبیلی، احمدبن محمد، الحاشية علي الهيات الشرح الجديد للتجريد، احمد عابدي،قم

ملطی، محمدبن احمد، 1418 ه. ق. التنبيه والرد علي اهل الاهواء و البدع، چاپ محمد زاهد کوثري، قاهره

ميرفندرسکي، ابوالقاسم بن ميرزا بزرگ، 1317، رسالة صناعيه، چاپ علي اکبر شهابي، مشهد

راهنمای خرید:
  • به مبلغ فوق 1 درصد به عنوان کارمزد از طرف درگاه پرداخت افزوده خواهد شد.
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مبانی نظری و پیشینه پژوهشی نقد تصوف از منظر ابوالفرج عبدالرحمن ابن جوزي و پاسخ به نقدها با تکيه بر آراء امام خميني”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *