پیشینه پژوهشی هوش معنوی (رشته روانشناسی)

تعداد بازدید
1020 بازدید
۹,۰۰۰ تومان
لطفا به این مطلب امتیاز بدهید

با سحافایل در خدمت شما هستیم با «پیشینه پژوهشی هوش معنوی (رشته روانشناسی)» که بطور کامل و جامع به این مبحث پرداخته و نیاز شما را به هرگونه جستجوی بیشتری برطرف خواهد نمود.

فهرست

  • پرسشنامه هوش معنوی کینگ 2008 (SISRI)
  • 1- هوش معنوی
  • 1-1- انواع هوش
  • 1-2-معنویت
  • 1-3- دیدگاه های مختلف در زمینه معنویت
  • 1-3-1- دیدگاه الکینز
  • 1-3-2- دیدگاه مک دونالد و فریدمن
  • 1-3-3- دیدگاه گاردنر
  • 1-3-4- دیدگاه ویلیام وست
  • 1-3-5- دیدگاه گروم
  • 1-3-6- دیدگاه ویگلزورث
  • 1-4- تعاریف هوش معنوی
  • 1-5- ابعاد هوش معنوی
  • 1-6- مؤلفه های هوش معنوی از دیدگاه های مختلف
  • 1-6-1- دیدگاه ایمونز
  • 1-6-2- دیدگاه مک دونالد و فریدمن
  • 1-6-3- دیدگاه نوبل و وگان
  • 1-6-4- دیدگاه بروس لیچفیلد
  • 1-6-5- دیدگاه مک مولن
  • 1-7- مؤلفه­های هوش معنوی در اسلام
  • 1-8- مدل­های هوش معنوی
  • 1-8-1- مدل چهار مؤلفه­ای کینگ
  • 1-8-2- مدل زُهار و مارشال
  • 1-8-3- مدل پنج مؤلفه­ای ایمونز
  • 1-8-4- مدل پنج مؤلفه­ای سیسک
  • 1-8-5- مدل آمرام
  • 1-8-6-مدل نوبل
  • 1-8-7- مدل سه مؤلفه­ای وگان
  • 1-9- اجزای هوش معنوی
  • منابع

هوش معنوی

     پس از گذشت سال­ها از سلطه بهره هوشی (IQ) برجوانب مختلف زندگی، اکنون از اهمیت آن به عنوان تنها عامل موفقیت کاسته شده است. هر چند که مفهوم هوش ممکن است در نزد افراد مختلف معانی متفاوتی داشته باشد، با این حال وقتی صحبت از هوش به میان می­آید، بلافاصله نوعی توانایی ذهنی درباره انسان تداعی می­شود. اگر چه در میان تعدادی از دانش­آموزان، تفاوت­های فراوانی یافت می­شود، امّا وقتی صحبت از موفقیت بعضی از آنان و عدم پیشرفت تعدادی دیگر به میان می­آید، مهم­ترین چیزی که به ذهن می­رسد تفاوت هوشی آنان است حال آن که در گذشته این تفاوت تماماً به بهره هوشی نسبت داده می­شد و فردی موفق قلمداد می­گردید که دارای بهره هوشی بالایی می­بود. اکنون بهره هوشی بالا به تنهایی ارزش قلمداد نمی­شود؛ چرا که تنها 20% از موفقیت را در برمی­گیرد حال آن که 80% از موفقیت به هوش هیجانی و هوش معنوی نسبت داده شده است. بنابراین امروزه روانشناسان توجه ویژه­ای به این قابلیت و نقش آن در زندگی نموده­اند و هر روز بر اهمیت و نقش آن به عنوان عاملی تاثیر گذار برموفقیت در جوانب مختلف زندگی افزوده می­شود (گلمن، 1995، به نقل از پارسا، 1396). پس از تحقیقات زیاد معلوم شد که توانایی احساسی فرد، نه تنها مهم­تر از توانایی ذهنی او است، بلکه نقش بسزایی نیز در موفقیت، کار، روابط بادیگران و حتی سلامت جسمی فرد دارد (گلمن[1]، 1998، به نقل از پارسا، 1396).

     در تعریف واژه هوش اتفاق نظر میان روان­شناسان وجود ندارد. تعریف هوش بسیار دشوار و اغلب مورد نزاع متخصصان است. امروزه، روان­شناسان معتقدند که هوش، مجموعه توانایی­های یک فرد محسوب می­شود که توسط آن، فرد چیزی را می­فهمد و به طور منطقی می­اندیشد و رفتار می­کند. با این حال عناصری از هوش وجود دارد که مورد توافق غالب پژوهشگران است. گیج و برلاینر[2] (1992) این عناصر را به سه دسته زیر تقسیم نموده­اند:

1- توانایی پرداختن به امور انتزاعی: افراد با هوش با امور انتزاعی (اندیشه­ها، نمادها و مفاهیم) سرو کار دارند تا عینی (ابزارهای مکانیکی، فعالیت­های حسی)

2- توانایی حل کردن مسایل: توانایی پرداختن به موقعیت­های جدید، نه فقط دادن پاسخ­های از قبل آموخته شده به موقعیت­های آشنا.

3- توانایی یادگیری: به ویژه توانایی یادگیری انتزاعیات از جمله انتزاعیات موجود در کلمات وسایر نمادها و نیز توانایی استفاده از آن­ها (به نقل از سیف، 1380).

به عبارتی هوش را می توان توانایی شخص برای تفکر و عملکرد منطقی و معقول تعریف کرد (پورافکاری، 1380).

1-1- انواع هوش

     در حوزه روان­شناسی و علوم رفتاری معمولاً باور بر این است که هوش موجودیتی منفرد است که به ارث می­رسد و انسان­ها مانند لوح سفیدی هستند که هر چیزی را در صورتی که به شیوه­ای مناسب ارایه شود، می­توان به آن­ها آموزش داد. تحقیقات اخیر نشان می­دهد که عکس این مسأله صادق است و هوش­های چندگانه وجود دارد که کاملاً از یکدیگر مستقل هستند. در میان تحقیاتی که انواع مختلف هوش را کشف کرده­اند، گاردنر[3] (1993) پیشقدم کاربر روی هوش­های چند گانه بود. گاردنر هوش را «ظرفیتی برای حل مسایل یا تطبیق ساخته­ها متناسب با مجموعه فرهنگی» می­داند. تحقیقات گاردنر دلالت بر انواع متفاوت هوش دارد که نسبتاً مستقل از یکدیگر رشد پیدا می­کنند و هر مهارت مخصوص ناحیه­ای از مغز است

[1] Goleman

[2] Gage and Berliner

[3] Gardner

منابع

  • ابراهیمی، ناهید (1386). هوش معنوی. فصلنامه علمی پژوهشی و تخصصی گروه مدیریت، شماره 5، ص28-16.
  • جامی، عبدالرحمن (1380). نقد الفصوصفی شرح نقشال فصوص. تهران، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران.
  • ساغروانی، سیما (1388).  معنویت، خودشکوفایی و هوش معنوي در محیط کار.  فصلنامه علمی، پژوهشی و تخصصی گروه مدیریت، 27، صفحات 6-31.
  • سیف، علی اکبر (1380). روانشناسی پرورشی. تهران: انتشارات دوران.
  • صمدی، پروین (1385). هوش معنوی. اندیشه نوین تربیتی. دوره 2، شماره 3 و 4. صفحات 114-99.
  • غباری بناب، باقر (1386). هوش معنوی.فصلنامه علمی- پژوهشی اندیشه نوین دینی، سال سوم، شماره 10، صص 125-147.
  • کشمیری، مهدیه و فاطمه عرب احمدی (1387). هنجاریابی مقدماتی آزمون هوش معنوی در دانشجویان دانشگاه منابع طبیعی گرگان، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه پیام نور مرکز بهشهر.
  • گلمن، دانیل (1995). هوش هیجانی، خودآگاهی هیجانی، خویشتن داری، همدلی و یاری به دیگران. ترجمه نسرین پارسا (1396)، تهران: انتشارات رشد.
  • لطفی، محدثه، سیار، سمیه (1387). رابطه بین هوش معنوی و سلامت روان افراد 15 سال به بالا. پایان نامه رشته روانشناسی عمومی، دانشگاه پیام نور مرکز بهشهر.
  • واثق، بهاره (1390). «هوش معنوي هوش يکپارچه کننده، کاربردهاي هوش معنوي. پايگاه ندا الحق، صفحات10-1.

  • Amram, J. Y. (2005). Intelligence beyond IQ: The contribution of Emotional and spiritual intelligence to effective business leadership.
  • Amram, Y.  (2007). The Seven Dimen-sions of SpiritualIntelligence: An Ecu-menical Grounded Theory. Paper presented at the 115th Annual (August 2007)Conference of the American Psychological Association, San Francisco.
  • Colalillo-Kates, M. I. (2002). Awakening creativity and spiritual intelligence: The soul work of holistic educators. University of Toronto, Canada. Dissertation Abstract International-A, 63 (12), p. 4202.
  • Emmons, R. A. (2000). Is spirituality and intelligence? motivation, cognition and thepsychology of the ultimate concern. International Journal for the Psychology of Religion; 10 (1): 18-26.
  • Johnson, E., Fraser, R., Ehde, D., & Bishop, M. (2009). Patient Self-management in multiple sclerosis. CMC white paper series.
  • King, D. B. (2008). Personal meaning production as a component of spiritualintelligence. The 5th Biennial International Conference on PersonalMeaning. Toronto, Ontario, 24-24.
  • MacDonald, D. A., & Friedman, H. L. (2002). Assessment of humanistic, transpersonal, and spiritual constructs: State of the science. Journal of Humanistic Psychology, 42(4), 102-125.
  • Mayer, J. D. (2000), spiritual intelligences or spiritual consciousness ? .The International Journal for the Psychology of Religion, Volume 10, Issue 1, 47-56.
  • McMullen, B. (2003). Spiritual Intelligence. British Medical Journal Career Focus, 326 (7381), S19.
  • Nasel, D. (2004), “Spiritual orientation in relation to spiritual intelligence: A consideration of traditional, Christianity and new age / individualistic spirituality”, Unpublished Doctoral Dissertation, University of South Australia. New Jersey: Hampton Press.New York: Harmony Books.
  • Noble, K. D. (2001). Riding the windhorse: Spiritual intelligence and the growth of the self.
  • Santos, E., & Servero, R. (2006). Spiritual intelligence: what is spiritual intelligences?, www.skopun.files. WordPress. Com.
  • Vaughan, F. (2001), what is spiritual intelligences?, Journal of humanistic Psychology, 42(2).
  • Vaughan, F. (2003). what is spiritual intelligences?. Journal of humanistic Psychology, Vol 42, 6-23.
  • Wigglesworth, C. (2004). spiritual intelligences and why it matters, the innerwords messenger: A newslatter to spark the Inner rourney, Retrived from internet: www. Conciouspursuit. coM.
  • Zohar, D., Marshall, I. (2000). SQ, connecting with our spiritual intelligence. New York: Bloomsbury Publishing.
راهنمای خرید:
  • به مبلغ فوق 1 درصد به عنوان کارمزد از طرف درگاه پرداخت افزوده خواهد شد.
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “پیشینه پژوهشی هوش معنوی (رشته روانشناسی)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *